۱۳۸۸ دی ۱۴, دوشنبه

دیکتاتورها با مردم آشتی نمی کنند

لیلا جدیدی

مذاکره یا پیشنهاد مصالحه بین رهبران جنبشهای مردمی و قدرت حاکم به طور کلاسیک از جانب سمت در حال شکست به طرف در حال پیروزی پیشنهاد می شود و این طرف پیروزمند است که بسته به شرایط موجود، با آن موافقت یا مخالف می کند. آقای موسوی که در پشت سر جنبش پیروزمند و عدالتخواهانه مردم ایران حرکت می کند و مشروعیت خود را با تکیه بر جانفشانی آن به دست آورده، در بیانیه خود با حکومت خامنه ای شکست خورده که شعارهای "خامنه ای قاتله، ولایتش باطله" ی مردم تکلیفش را معلوم کرده، قرار و مدار می گذارد.

تحلیلهای گوناگونی از بیانیه آقای موسوی شده است. آنچه که از نظر دور مانده، جایگاهی است که وی و خامنه ای برای تقابل با هم از آن استفاده می کنند. خامنه ای اوباش و اسلحه دارد و موسوی به جنبش رنگین کمان بیشماران تکیه زده است. همین پشتیبانهای مادی نیز هستند که تعیین کننده حرکتهای سیاسی هستند. قصد سیاسی آقای موسوی هر چه که بوده و هرگونه شکافی در درون بهم ریخته رژیم که قصد دارد عمیق تر کند، جز هار تر کردن رژیم و از سوی دیگر از دست دادن حمایت بخشی از جنبش، حاصلی ندارد.

همانطور که انتظار می رفت نه تنها خامنه ای ترتیب اثری به بیانیه وی نداده است و مزدوران نزدیک به او به وراجی بیشتر افتاده اند بلکه، امیدواران به "وحدت ملی" نیز بی چهره تر می شوند.

محسن رضايي که بيانيه موسوي را "مثبت" ارزيابي كرده و به "عقب نشيني" وی اشاره نمود، طعم تلخ عدم امکان "وحدت ملی" با حکومت را از زخم زبانهای روزنامه کیهان به طور مفصل چشیده است. کیهان بیانیه موسوی را "بن بست فتنه" معنی می کند.

ولایتی، مشاور خامنه ای حتی به محسن رضایی پرخاش می کند و می گوید که وحدت ملی بر اساس حاکمیت اسلام و نماد آن ولی فقیه حاصل شده است.

اصلاح طلبان نیز طبق عادت دیرینه، بیانیه مزبور را به این دلیل ستوده اند که آن را "راهکاری برای برون رفت از بحران" یافته اند.

از سوی دیگر، یک نماینده مجلس ارتجاع از بررسی طرحی در این نهاد سخن می گوید که شامل پذيرش قانون، محاکمه تحريک کنندگان و پرداخت خسارت وارده به اموال عمومي و خصوصي است.

همانطور که هیچ جنبش مردمی از پینوشه، شاه، سوموزا و دیگر دیکتاتورها انتظار نداشت با مردم آشتی کنند، هیچ واقع گرایی هم نباید از خامنه ای این انتظار را داشته باشد. بهترین نمونه سخن با خامنه ای و مزدورانش را باید از زبان دانشجویان شهر کرد شنید: "مردم طاق کسرای مستبدان و زورگویان را هم به آتش شعله ور و سوزان خشم خویش خواهند سوزاند. این مردم، آنانند که قدرتمند تر از اینان را از صحنه خارج کردند. پس بترسند از فریاد غرای مردم".