۱۳۸۸ مرداد ۸, پنجشنبه

شکست در برابر قیام سراسری، حمله به شهر اشرف

جعفر پویه

رژیم ددمنش و جنایت پیشه جمهوری اسلامی به دلیل شکست خفت بار در برابر قیام سراسری مردم ایران، قلاده سگان زنجیری خود در عراق را باز کرده و آنها را به جان رزمندگان مقیم شهر اشرف انداخته است. گماشتگان عراقی استبداد حاکم بر میهن ما در روزهای گذشته بر خلاف همه تعهدات رسمی دولت عراق و کنوانسیونها بین المللی در مورد حفاظت شهر اشرف، با حمله وحشیانه به شهر اشرف، ساکنان غیر مسلح و مسالمت جوی آنرا پس از ضرب و شتم به رگبار گلوله بستند. جیره خوارهای ولی فقیه منکوب شده توسط مردم ایران، سعی کردند تا همچون همتایان خود در حمله به مردم ایران، همه ابزارهای ممکن را به کار گیرند. آنان زنان و مردان معترض به این شبیخون را با شوک الکتریکی، میله های آهنی، چماق و باطوم مورد ضرب و شتم قرار دادند و سپس با گشودن آتش به سوی آنان، عده ای را به شهادت رساندند. آنها تاسیسات شهر را ویران کردند و اتوموبیلها را یا دزدیده یا تخریب کرده و از کار انداختند. طبق اطلاعیه های منتشر شده، تا کنون بیش از ه نفر از مجاهدان شهر اشرف هدف گلوله مستقیم قرار گرفته و به شهادت رسیده اند. همچنین 385 نفر زخمی شده اند که حال بعضی از آنان وخیم گزارش می شود. نیروهای جنایتکاری که دستور از ولی نعمت خود در تهران می گیرند، 31 نفر از مجاهدان شهر را گروگان گرفته و به نقاط نامعلومی منتقل کرده اند. اوباش مهاجم برای پنهان کردن جنایات خود اجازه ورود به خبرنگاران رسانه ها را نمی دهند. تلاش خبرنگار اسوشیتدپرس برای ورود به شهر اشرف بی نتیجه مانده و خبرنگار خبرگزاری فرانسه نیز نتوانست برای تهیه گزارش وارد محوطه شهر اشرف شود. اعمال گماشتگان عراقی ولی فقیه در شهر اشرف مصداق کامل جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی است. وحوش جنایتکار جیره خوار ولی فقیه با اعمال ددمنشانه خود اثبات می کنند که تعهدات دولت خود و کنوانسیونهای بین المللی را به رسمیت نمی شناسند و تنها دستورات داده شده به آنها برای قتل و ضرب و شتم ساکنان اشرف را انجام می دهند. روز گذشته علی لاریجانی، رییس مجلس آخوندها در صحن مجلس گفت: "باخبر شدیم که روز گذشته دولت عراق به پادگان اشرف حمله کرد... هرچند این اقدام دولت عراق دیر هنگام است اما قابل تقدیر است." این تقدیر و تشکر بیش از آن گویاست که نیاز به تعبیر و تفسیر داشته باشد. همچنین روز گذشته خانم مریم رجوی جامعه بین المللی را به مداخله فوری برای ممانعت از یک فاجعه انسانی در شهر اشرف و محکوم کردن دولت عراق به خاطر اجرای دستورات دیکته شده خامنه ای فراخواند. گماشتگان عراقی ولی فقیه و سرکرده تروریستهای آدمکش، علی خامنه ای و همه ددمنشانی که کمر به قتل رزمندگان ساکن در شهر اشرف بسته اند باید بدانند که مردم ایران هرگز این اعمال خلاف موازین انسانی و حقوق بین الملل آنان را فراموش نخواهند کرد و پاسخ همه این بی شرمیها را در خیابانهای ایران با منکوب کردن ولی فقیه و نابودی رژیم جهل و جنایت او خواهند داد.

جنايت بزرگ عليه بشريت و افراد حفاظت شده در اشرف مسعود رجوى-7مرداد88 8:46:46 PM 1388/5/7
مسعود رجوي رهبر مقاومت مسعود رجوي رهبر مقاومت
خامنهاى ولىفقيه ارتجاع از طريق پسر خوانده مسلكىاش در عراق، انتقام قيام مردم ايران را از اشرف كه آن را كانون استراتژيكى نبرد براى آزادى مى‌داند، گرفت. بيهوده گمان مى‌كنند با هدف قراردادن اشرف، قيام باز مى‌ايستد، آب رفته به جوى ولايت باز مىگردد و طلسم درهم شكسته آن التيام مىپذيرد. عجبا كه جنايت بزرگ عليه بشريت در اشرف و هدف قراردادن فرزندان بىدفاع و محصور مردم ايران همزمان باسالگرد قتل عام زندانيان و عمليات كبير فروغ جاويدان صورت گرفت كه رژيم هنوز هم از آن داغها بردل دارد. مجاهدان اشرف، اما، به عهد خود با خدا و خلق جانانه وفا كردند؛ باجسم و جان، با روح و روان و با همه توش و توان… . راستى كه بيشتر از اين در فراسوى تصور و امكان نبود. سلام بر شهيدان و دعاى خاضعانه و خالصانه براى شفاى مجروحان و درود بر تمامى اشرفيان. از هموطنانمان در سراسر جهان مى‌خواهم به حمايت از اعتصاب و درخواست مجاهدان اشرف بشتابند: 1-خروج نيروهاى عراقى از اشرف. 2-به عهده گرفتن حفاظت اشرف از سوى نيروهاى آمريكايى كه به خلع سلاح و امضاى موافقتنامه با يكايك ساكنان اشرف در مورد حفاظت از آنها تا تعيين تكليف نهايى مبادرت كردهاند. 3-حضور وكلا و سازمانهاى بين‌المللى مدافع حقوقبشر در اشرف كه 7ماه است از آن ممنوع شدهاند. 4- حضور نماينده شوراى امنيت ملل متحد يا دبيركل در اشرف براى گفتگو درباره تعيين تكليف نهايى. 5-تن دادن دولت عراق به قطعنامه 24آوريل پارلمان اروپا درباره وضعيت انسانى ساكنان اشرف. 6-محاكمه و مجازات آمران و عاملان حملهها و كشتار وحشيانه در اشرف در دادگاه بينالمللى به جرم جنايت عليه بشريت. مسعود رجوى 7مرداد1388

۱۳۸۸ مرداد ۷, چهارشنبه

دفاع از حقوق مجاهدان کمپ اشرف، دفاع از حقوق بشر است

زینت میرهاشمی

در شرایطی که مردم قهرمان ایران با فریادهای «مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه ای»، برج و باروی ولی فقیه و نظامش را در قلب ایران و شهرهای بزرگ دیگر هدف قرار داده و نفرت خود را در معرض دیدگان افکار عمومی جهان قرار داده اند، انتظار عکس العمل ولی فقیه زخم خورده در خارج از مرزهای ایران پیش بینی می شد.

سیاست رژیم در برابر بحرانهای داخلی همواره صدور بحران به خارج از مرزها و در صورت امکان دست به عملیات تروریستی برای ارعاب بوده است. یورش وحشیانه مزدوران عراقی به دستور مستقیم ولی فقیه است که در ملاقاتی با سران عراقی در ماه فوریه گذشته از آنها خواسته بود که به توافقاتشان در این مورد عمل کنند. یورش نیروهای عراقی به افرادی که دست خالی هستند جنایت علیه بشریت است و محکوم است. حمله به ساکنان شهر اشرف در شرایط قیام در ایران، دقیقا هدفمند و انتقام گیری از قیامهای مردم است. رژیم قبلا با نمایشهای تلویزیونی و آوردن افرادی ناشناس به تلویزیون و اعترافهای مضحک، توطئه چنین حمله ای را چیده بود. در همین راستا دفاع از حقوق ساکنان شهر اشرف دفاع از حقوق بشر است. هیچ وحدان بیدار و مدافع حقوق بشر نمی تواند بی تفاوت در برابر این رویداد قرار گیرد. دهها ناپدید شده و ربوده شده توسط نیروهای عراقی، 300 نفر زخمی و 4 نفر شهید تا این لحظه، جنایتی در ردیف جنایتهایی است که مزدوران ولایت فقیه طی دو ماه اخیر در شهرها و زندانهای ایران مرتکب شده اند و محکوم است.

7مجاهد خلق، در اشرف بهشهادت رسيدند 3:21:57 PM 1388/5/7
../images/2009/200972913825156-947041403271.JPG ../images/2009/200972913825156-947041403271.JPG مجاهدين شهيد حسين محمودى( راست) و حنيف امامى مجاهدين شهيد حسين محمودى( راست) و حنيف امامى
نيروهاى عراقى با خودروهاى مجهز به تيربار، به روى ساكنان بى‌دفاع، آتش گشودند
در ساعت 10 بامداد امروز چهارشنبه 7مرداد1388 (29ژوئيه2009) نيروهاى عراقى ازشكاف ضلع شمالى رارگاه با 6 خودروى مجهز به تيربارهاى بى كى سى وارد اشرف شدند و بر روى ساكنان بىدفاع آتش گشودند كه شمارى شهيد و مجروح بر جاى گذاشت. مجاهدان خلق حسين محمودى و حنيف امامى در اثر رگبار گلولههاى بى كى سى در دم بهشهادت رسيدند. يك رگبار گلوله مشخصا به قلب مجاهد خلق حنيف امامى شليك شد. شعارهاى ”الله اكبر“ و ”باى ذنب قتلت“ در اشرف ادامه دارد. به اين ترتيب تعداد شهداى مجاهد خلق تا ساعت 10 بامداد امروز به 7تن رسيد. مزدوران عراقى همه تاسيسات و بنگالها و محلهاى استقرار در ضلع شمالى قرارگاه را تخريب كردند. دبيرخانه شوراى ملى مقاومت ايران 7مرداد1388 (29ژوئيه2009).

۱۳۸۸ مرداد ۶, سه‌شنبه

همه زندانیان سیاسی باید آزاد شوند

زینت میرهاشمی

به قتل رساندن محسن روح الامینی فرزند مشاور محسن رضایی، در زیر شکنجه، باعث موضع گیری در بین پایوران حکومت شد. این موضوع بار دیگر شکاف درون هرم قدرت را بیشتر کرد. خامنه ای و شاهرودی موضع گرفتند. در خبرها آمده است دو معاون وزیر و چندین کارشناس تا حد مدیر کل نیز در وزارت اطلاعات به همراه وزیر اطلاعات از سمتهای خود برکنار شدند.

شکنجه و کشتار مخالفان سیاسی رژیم، طی سه دهه راهکار حکومت دیکتاتوری برای بقا و امنیت بوده است.

معاون مرتضوی جنایتکار، روز دوشنبه 5 مرداد اعلام کرد که:«ما زندانی تحت عنوان زندانی سیاسی در زندانهای کشور نداریم.» این گونه سخن پراکنیها کپی حرفهای تمامی مستبدان است که این بار به شکل مضحکی بیان می شود.

این بار تمامی جنایتهای سرکوبگران در تمام دنیا منعکس شده است. مردم ایران با حرکت خودشان مانند خورشید درخشیدند و حرارت آن جهانی را تکان داد.

کمیته ای از مجلس نشینان برای بررسی وضعیت بازداشت شدگان تشکیل شده است. این کمیته به دلیل موقعیت افراد آن بی طرف نیست. سیاست جدا کردن زندانیها به اغتشاش گر و یا غیر اغتشاشگر حربه ای شکست خورده است. مخبر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس رژیم روز دوشنبه 5 مرداد گفت:«کسانی که اکنون در بازداشت هستند به دو دسته تقسیم می شوند.»

شاهرودی رئیس قوه قضائیه در همین روز بر این تقسیم بندی صحه گذاشت. برای تحقق شعار «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» باید از همه ابزارهای ممکن برای فشار به رژیم استفاده کرد. کمیته ای بی طرف، خارج از نهادهای حکومتی و زیر نظارت نهادهای بین المللی باید برای بررسی وضع دستگیرشدگان، به قتل رسیدگان و زندانیان سیاسی تشکیل شود. آمران و عاملان این شکنجه ها و جنایتها باید محاکمه شوند. زندانیان سیاسی با هر گرایشی که دارند باید آزاد شوند. یاری رساندن به خانواده های زندانیان سیاسی و مفقود شدگان و حمایت از آنها در تجمع های اعتراضی هر روزه شان برای آزادی همه زندانیان سیاسی یک وظیفه انسانی است.

برخی از مطالب نبردخلق شماره 289 - اول تبر 1388

یادداشت سیاسی

نيروهاى ضربت و پليس ضدشورش با لودر و ماشين آتشنشانى و آمبولانس آماده حمله به اشرف 3:44:36 PM 1388/5/6
حمله پليس عراق به ساكنان اشرف حمله پليس عراق به ساكنان اشرف
خانم مريم رجوى رئيسجمهور برگزيده مقاومت ايران روز گذشته در رم با صدور بيانيهاى، اعلام كرد: همزمان با قيام مردم ايران در برابر فاشيسم دينى، ساكنان اشرف اعضاى سازمان مجاهدين خلق ايران در عراق، به مقامهاى آمريكايى و عراقى اعلام كردهاند، هم‌چون ساير ايرانيان تبعيدى و داوطلب، با شرايط مشخصى آماده و متقاضى بازگشت به ميهنشان هستند. اما نيروهاى ويژه پليس عراق از شب گذشته به آمادهسازى براى حمله به اشرف و ورود قهرآميز به داخل آن كه خواسته رژيم هراسان آخوندى براى سركوب و محاصره هر چه بيشتر ساكنان اشرف است، مبادرت كردند. نيروهاى ضربت و واكنش سريع و پليس ضدشورش از بامداد امروز در ورودى اشرف مستقرشده و آرايش حمله و تهاجم به خود گرفتند. آنها براى ورود قهرآميز به داخل قرارگاه، تعدادى لودر و ماشينهاى آتش نشانى و آمبولانس به همراه آوردهاند. اكيپ ها و ستونهاى جديد نيرو در حال انتقال به اشرف مىباشند. كميته پارلمانى ايران آزاد در پارلمان انگلستان از سوى اكثريت اعضاى پارلمان و 200تن از اعضاى مجلس اعيان و كميته دوستان ايران آزاد در پارلمان اروپا، كميته نروژى دوستان ايران آزاد، كميته بينالمللى ساخاروف در دانمارك و كميته بينالمللى در جستجوى عدالت كه بيش از 2000 پارلمانتر را در اروپا و آمريكايى شمالى در برمىگيرد در نامه‌هاى خود به پرزيدنت اوباما و مقامهاى آمريكايى و عراقى، تصميم دولت عراق براى حمله به اشرف و واردكردن خشونت‌آميز نيروهاى پليس به داخل كمپ را به شدت محكوم و خواستار ممانعت از آن شدند. اين كميتهها در نامه‌هاى خود با يادآورى مسئوليت ايالات متحده در مورد حفاظت ساكنان خلع سلاح شده اشرف، خاطرنشان كردند كه سركوب نيروى اصلى اپوزيسيون رژيم ايران در عراق خواسته خامنهاى ديكتاتور مذهبى است كه در 28فوريه از مقامهاى عراقى خواهان اجراى توافق دوجانبه براى سركوب و اخراج ساكنان اشرف گرديد. دبيرخانه شوراى ملى مقاومت ايران 6مرداد1388 (28ژوئيه2009)

۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه

واكنش آخوندها به تظاهرات جهانى در حمايت از قيام مردم 9:51:28 PM 1388/5/4
تظاهرات جهانى در حمايت از قيام مردم ايران تظاهرات جهانى در حمايت از قيام مردم ايران
مدير دفتر الجزيره در تهران درباره واكنش آخوندها به تظاهرات جهانى در حمايت از قيام مردم ايران گفت: معمولاً مقامهاى رژيم ايران خود را نسبت به اين گونه تظاهراتها در خارج به تجاهل مى‌زنند و اغلب موارد آن‌را به فعاليتهاى خصمانه كه اپوزيسيون ايران بهعمل مى‌آورد، نسبت مى‌دهند. اما خبرگزارى رسمى ايران امروز نوشت كه شركتكنندگان در اين تظاهرات گروههايى هستند كه آنها را منافقين و اضداد نظام جمهورى اسلامى و حاميان وقايع آشوب و مرتبطين به اسرائيل توصيف كرد. انتظارى نيست كه در محافل مطبوعاتى ايران غير از اين گفته شود.

حلقه همبستگی جهانی گرداگرد ایران

لیلا جدیدی

روز شنبه 3 مرداد (25 ژوییه) هزاران ایرانی و غیر ایرانی در سراسر جهان علیه سرکوب گسترده مردم ایران از سوی مزدوران خامنه ای، تظاهرات بزرگی برپا کردند. مردم ایران نیز ساکت ننشستند و به خیابانها آمدند تا حلقه این همبستگی نا گسستنی را کامل کنند.

تظاهرات همبستگی با مردم ایران به ابتکار سازمانهای بین المللی مدافع حقوق بشر که از جمله شامل کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، سازمان عفو بین‌الملل، سازمان گزارشگران بدون مرز، دیده‌بان حقوق بشر و فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر می شوند، ترتیب داده شده بود. تلویزیون سی‌ان‌ان از گردهمایی جهانی در حمایت از معترضان ایرانی در ۴۷ شهر اروپایی و بیش از ۴۰ شهر آمریکایی خبر داد. این تظاهرات در سئول، ملبورن، سیدنی و مسکو نیز برپا گردید.

گردهماییهای مزبور که با حضور و حمایت بسیاری از چهره های سرشناس مدافع حقوق بشر همراهی می شد، شعار ها و مطالبات گوناگونی را مطرح می کرد. برخی بر اجرای مقررات و شعارهای از پیش آماده شده اصرار می ورزیدند و برخی بی توجه حرف دل خود را می زدند. با این حال، عصاره این اعتراضات همگی حمایت از مطالبات مردم ایران بود؛ حمایت از مردمی که در همان روز زیر سرکوب و ضرب و شتم و دستگیری مزدوران مجهز به سلاح گرم و سرد، به خیابانها آمده بودند. مردم در میدان ونک و دیگر نقاط دلاورانه فریاد می زدند: "مرگ بر دیکتاتور"، "برادر شهیدم، خون تو پس می گیرم"، "نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم" "رای مرا پس دهید" ... و آخر شب بالای پشت بامها: "هموطن با غیرت، ممنون از حمایت".

همزمان با تظاهرات "روز جهانی همبستگی با مردم ایران، دفاع از حقوق بشر، حقوق شهروندی و آزادی مطبوعات"، ماموران انتظامی، بسیجیها، لباس شخصیها و دیگر مزدوران سرکوب گر این بار با به کار گیری همه ابتکاراتشان از جمله نقاب زدن، تغییر لباس لومپنی به عادی، درآمدن به شکل رانندگان تاکسی و سربازگیری از کودکان - که این خود نیز نقض حقوق بشر به حساب می آید - به خیابانها سرازیر شدند تا آبروی نداشته رژیم به خاطر نقض حقوق بشر را بیشتر بریزند. اگر واکنش رژیم از ذلت و تنگنا نبود، می توانست حیله گرانه مانند روزهای پیش از انتخابات نمایشی تلاش کند چهره کریه خود را با عدم اعمال خشونت حتی برای یک روز پنهان کند.

درود بر ایرانیان آزاده و درود بر همبستگی ملی ایرانیان علیه رژیم استبدادی مذهبی ولایت فقیه. به خاطر بسپاریم تداوم اعتراض، ضامن پیروزی ماست.

۱۳۸۸ تیر ۲۸, یکشنبه


تبريك و تهنيت به خلق قهرمان و نيروهاى انقلاب دموكراتيك مردم ايران درهم شكستن طلسم ولايت، استارت سرنگونى حكومت مسعود رجوى - 26تير 88
1:29:13 AM 1388/4/28
مسعود رجوي - رهبر مقاومت ايران مسعود رجوي - رهبر مقاومت ايران
سلام بر شهيدان قيام درود بر مجروحان و مصدومان دست‌مريزاد به جوانان بىباك و بيم و به هستههاى مقاومت و قيام مردم ايران در برابر سلطنت مطلقه آخوندى امروز مردم تهران دوباره در ابعاد ميليونى به‌پا خاستند و اراده ظفرنمون خلق اسير براى آزادى از رژيم ستم‌شيخى را به جهانيان نشان دادند؛ با شكوه و درخششى خيره‌كننده كه برق آن دنيا و اغلب رسانهها را فراگرفت. در آخرين ساعتهاى جمعه‌شب 26تيرماه، هنوز از مناطق مختلف تهران خبرهاى درگيرى و شعارهاى ضدحكومتى مىرسد. جالب اين‌كه سركردگان و منابع رژيم جملگى مى‌گويند كه برگزارى نماز بهانه بود و همه كسانى كه خارج از روال معمول به صحنه آمده بودند نه به‌خاطر نماز ريايى جمعه در حكومت آخوندى بلكه به‌خاطر نيايشى صادقانه براى آزادى و براى شهيدان و زندانيانش آمده بودند؛ با خروش وقفه‌ناپذير مرگ بر ديكتاتور و مرگ بر خامنه‌اى؛ با شعار «خامنهاى قاتل است، ولايتش باطل است». آخوند تقوى، رئيس شوراى سياست‌گذارى جمعه‌بازار، گفت، نماز جمعه در اين رژيم «نماز حكومتى»، «نماز ولايت» و «تريبون نظام» است و بايد از «سياستهاى مورد تائيد مقام معظم رهبرى» در «ارگانها، نهادهاى رسمى كشور، دولت، مجلس، قوه قضاييه و شوراى عالى امنيت نظام» (يعنى سركوب و اعدامهاى دستجمعى) تبعيت و حمايت كند. راستى كه دقيقتر و صريحتر از اين نمى‌شد گفت. درست به همين دليل هر كس كه با فرهنگ قرآن و فقه تشيع علوى آشنا باشد، به‌روشنى مى‌داند كه هرگونه شركت و شراكت در نمازهاى ريايى، كه تريبون يك حاكميت غاصب و جبّار است، به مصداق «رئاء النّاس» سدكردن و بازداشتن از راه خدا و سراپا نفاق و باطل و حرام است. حتى اگر ولىفقيه ارتجاع و تيغ‌كشان او چنين نمازى را در كعبه و در خانه خدا هم برگزار كنند، باز هم «ما كان صلاتهم عند البيت إلاّ مكاء وتصدية» يعنى كه نمازشان جز صفير كشيدن و دستك‌زدنى بيش نيست. پس خوشا دختران و پسران و مردم آزادهيى كه صفيركشيدن و دستك‌زدن‌هاى آخوندى را در جمعه‌بازار درهم مى‌ريزند. عبادت و مجاهدت حقيقى را همين دليران بىباك بهجا مى‌آورند. باشد كه خدا بر اجر و مرتبت آنها بيفزايد. بله، اين مقدمه آزاد‌كردن دانشگاه از قباى ظلمت و اسارت عفريت ولايت است كه سايه شوم آن سه دهه بر دوش دانشگاه سنگينى مىكند. باشد كه بساط جمعه‌بازار و رئاء الناس برچيده شود و دانشجويان مبارز و مجاهد اين مرز و بوم، ديگربار، به آزادسازى و فتح دانشگاه نائل شوند. مانند آن روز كه با پايين كشيدن و درهم كوبيدن مجسمه شاه در ورودى دانشگاه تهران، ناقوس سرنگونى ديكتاتورى و زنگهاى پيروزى انقلاب ضدسلطنتى مردم ايران را به‌صدا درآوردند. اما نخستين درس قيام امروز 26تير 1388 شدت يافتن تضاد بين مردم با تماميت حاكميت آخوندى و رژيم ولايت فقيه است. همگان يكبار ديگر به چشم مى‌بينند كه استبداد مذهبى و رژيم ولايت فقيه در ذات خود با انتخابات بيگانه و در تعارض است و از آن آبى گرم نمى‌شود. امروز ساعتهايى بود كه انبوه مردم در برابر يورشهاى وحشيانه سگهاى لباس‌شخصى يا قلادهداران ارتجاع و مخصوصاً حملههاى رذيلانه آنها به خواهرانمان فرياد مىزدند «رهبران، ما را مسلح كنيد!»، «نترسيد، نترسيد، نبرد تا رهايى». درس دوم، شدت يافتن و درمان‌ناپذيرى شكاف و شقه و مخاصمات درونى رژيم عليل و تك‌پايه ولايت در دوران پايانى است. درس سوم، كه مهمترين درس است، استمرار قيام و عزم جزم مردم به‌پاخاسته و جوانان پاكباخته براى استمرار قيام در هر شرايطى و با استفاده از هر پوشش و مناسبتى است. ديگر آب از سر رژيم گذشته و ولىفقيه قافيه را باخته است. رفسنجانى امروز با صراحت به بحران و وخامت اوضاع رژيم و به ضرر و زيان تماميت رژيم در جريان انتخابات اذعان و تأكيد كرد. در عرصه بينالمللى هم گواهى مى‌دهند كه «در ايران چيزى به جريان افتاده كه ديگر امكان متوقف كردن آن وجود ندارد». آرى، حق داريد كه دست‌افشان و پاكوبان و جانانه بخوانيد كه «ما همه يكصداييم، ما همه يك نداييم». خلاصه بگويم: از روزى كه طلسم ولايت فقيه و هيمنه بزرگ‌عمامهداران نظام در جريان شعبده انتخاباتى درهم‌شكست و قيام آغاز شد، قطار بىدنده و ترمز رژيم ولايت، در سراشيب سقوط افتاده و مرحله سرنگونى فاشيسم دينى، بالفعل استارت خورده است. مشروط بر اين‌كه ما، يكايك ما و ملت ما، براى پرداخت بها، آمادگى و اراده تزلزلناپذير داشته باشيم و آن را اثبات كنيم و به جهانيان نشان بدهيم. ولى‌فقيه ارتجاع، غرّه از يكپايگى 4ساله و دستاوردهاى بادآورده جنگ در عراق، به‌خصوص خلع‌سلاح ارتش آزاديبخش ملى ايران و محاصره مجاهدين، سلسلهيى از اشتباهات مرتكب شد. هم مى‌خواست احمدىنژاد را يك‌مرحلهيى از صندوق بيرون بكشد، هم آمار 40ميليونى و شركت 85درصدى بدهد، هم تنور انتخابات را با مناظره گرم كند و هم‌چنين در اين اثنا رفسنجانى و موسوى و كروبى و سايرين را لجن‌مال و بهكلى از دور خارج كند. اين‌جا بود كه شكاف باز شد و جوشش شرايط عينى و ظرفيت عظيم انفجارى كه در هر فرصتى و از هر روزنهيى، بىدريغ و با هر قيمتى، بيرون مىزند، فوران كرد. قيام 26تير در يك كلام، اثبات آغاز پايان و استارت مرحله سرنگونى اين رژيم است. رئيسجمهور برگزيده شوراى ملى مقاومت ايران براى دوران انتقال حاكميت به مردم ايران در 30خرداد به درستى گفته بود: «امروز بيست و هشتمين سالگرد مقاومت آزادى‌ستان مردم ايران است. با يكصد و بيست هزار شهيد آزادى. پس با غرور و افتخار تمام، از جانب مردم ايران، به دنيا اعلام مى‌كنم كه بهلحاظ سياسى و استراتژيك، شعبده بازان، يعنى ولىفقيه و گماشتهاش، پاسدار احمدىنژاد، شكست خوردند و ناگزير رژيمشان را به سراشيب سقوط و به دوران بىبازگشتى راندند كه چرخها را عليه تماميت رژيمشان به‌حركت در آورده است. اعلام مى‌كنم كه برنده حقيقى و نهايى انتخاباتى كه رژيم ترتيب داد، ما هستيم، ما مردم ايران، ما ايرانيان تشنه آزادى در هر كجاى جهان، و ما اشرفيان… . آرى اين پيروزى، پيروزى مردم و مقاومت ايران و مجاهدان آزادى است كه 7سال است در اشرف محصور و محبوساند». البته تا اين رژيم هست، باتون و شكنجه و شلاق و اعدام هم هست. هيچ خبرى از فضاى باز سياسى جز در آستانه سقوط محتوم رژيم ولايت فقيه در ميان نخواهد بود. از طرف ديگر، تاريخ مانند روزگار پايانى رژيم شاه تكرار نمى‌شود. مبادا گمان كنيد كه چيزى خود‌به‌خود و خلق‌الساعه شكل مىگيرد يا توليد و برپا مى‌شود. آجربه‌آجر آن را بايد خودمان و خلقمان بسازيم و شكل بدهيم و برپا كنيم. به استارت مرحله سرنگونى و به تهديد خودبخودى‌گرايى كم بها ندهيد. يادم آمد كه امشب ضمناً بيست و يكمين سالگرد «زهر آتش‌بس» در جنگ ضدميهنى 8ساله است. در 27تير سال 1367 خمينى كه مى‌گفت صلح «دفن اسلام است» و سوگند مىخورد كه تا بيست سال و تا وقتى يك خانه در تهران باقيست، به جنگ ضدميهنى ادامه خواهد داد، كمتر از يكماه پس از فتح شهر مهران توسط ارتش آزاديبخش ملى ايران، به‌قول خودش «جام زهر آتش‌بس» تحميلى را براى مصلحت و حفظ نظام سركشيد. غافل از اين‌كه يك هفته بعد در سوم مرداد همان سال كه مصادف با عيد قربان بود، مجاهدان آزادى با تمام توش و توان، در عمليات كبير فروغ جاويدان، به وظيفه خود قيام مى‌كنند، به خاك ميهن مى‌شتابند و تا دروازه كرمانشاه پيش مى‌روند. آن‌قدر كه ولايتى كه 16سال وزير خارجه رژيم بود، گفت «تلخ‌ترين روز در طول 16سال» وقتى بود كه در نيويورك، قبل از ملاقات با دبيركل وقت سازمان ملل «همين كه من نشستم، ديدم كه يك تلكس به من دادند كه در آن نوشته شده بود منافقين به ايران حمله كرده و كرند و اسلامآباد غرب را تصرف كردهاند و پشت دروازه‌‌هاى كرمانشاه هستند، درحالى‌كه ما رفته بوديم تا براى آتشبس صحبت كنيم. خلاصه اين تلخ‌ترين روز در طول ۱۶سال عمر كارى من بود… . در رابطه با تلخ‌ترين خاطره، مسألهيى به يادم آمد كه شايد خيلى ديپلوماتيك و بهداشتى نباشد ولى برايتان مىگويم، شايد كه جالب باشد. در آن موقعى كه تلكس را به من دادند، آن‌قدر ناراحت شدم كه، من سيگار نمىكشيدم، از يكى يك سيگار گرفتم و اين سيگار را تا ته كشيدم كه به فيلتر رسيد و حتى فيلترش را هم كشيده بودم ولى خودم متوجه نشدم كه دارم فيلتر سيگار را مىكشم!» (روزنامه ايران 18/04/86) سال گذشته در بيستمين سالگرد حماسه آرمانى و ميهنى فروغ جاويدان، رژيم آخوندى به صراحت اعتراف كرد: «عمليات مرصاد را بهلحاظ اهميت جغرافيايى و مكانى مىتوان در حد عمليات آزادسازى و فتح خرمشهر و يا همان عمليات بيت‌المقدس و حتى بزرگتر از آن دانست. چرا كه شكست ما در خرمشهر مى‌توانست تنها خوزستان را از ايران جدا كند اما رسيدن پاى منافقين به كرمانشاه، بهمعناى تهديد جدى مجموعه نظام اسلامى بود» (تلويزيون رژيم). قبل از آن هم يكى از سركردگان سپاه پاسداران فاش كرد خمينى در جريان فروغ پيامى به پاسداران داده كه توسط پسرش احمد براى همه نيروهاى رژيم خوانده شده است. خمينى گفته بود «اين‌جا نقطه شكست و پيروزى اسلام يا كفر است. بايد متربه‌متر بجنگيد» (تلويزيون رژيم 5/5/86). از زبان واژگونه خمينى درباره كفر و اسلام كه بگذريم، بله، تا آن‌جا كه به ما مربوط مى‌شود، براى آزادى ميهن و براى حق حاكميت مردم ايران، ما زن و مرد جنگيم و براى سرنگونى ديو و ددهاى عمامهدار و قلادهدار يا لباس‌شخصى، بايد سانتيمتر به سانتيمتر بجنگيم. با درود به‌ جاودانه فروغهاى آزادى از ارتش آزاديبخش ملى ايران تا شهيدان خاوران و شهيدان ارتش قيام بر سنگفرش خيابانهاى گلگون تهران سلام بر آنان روزى كه زاده شدند، روزى كه به‌پا خاستند و براى آزادى قيام كردند، روزى كه جاودانه شدند، روزى كه حاكميت مردم ايران را به ارمغان مى‌آورند، و روزى كه در حيات جاويدان برانگيخته مى‌شوند. مسعود رجوي 26تير 1388.

۱۳۸۸ تیر ۲۲, دوشنبه

اندرز و پيشنهاد به مجلس خبرگان نظام مسعود رجوى - 20تير 1388
8:38:33 PM 1388/4/21
مسعود رجوي - رهبر مقاومت ايران مسعود رجوي - رهبر مقاومت ايران
به: رياست و اعضاى مجلس خبرگان والسّلام على من اتّبع الهدى
با سلام به آقايانى كه در خبرگان رهبرى جلوس فرموده و به پاسدارى از جوهره و جانمايه نظام ولايتفقيه اشتغال داريد. مخاطب قرار دادن حضرات براى اين‌جانب بسيار دردناك و پر صعوبت است چرا كه مجلس خبرگان در اين رژيم نماد غصب و سرقت حق حاكميت مردم ايران و از اينرو مصداق بارز مغضوب عليهم از جانب خلق و خالق است. ليكن اميد است در بحبوحه قيام ملت، برخى آقايان صداى انقلاب نوين مردم را شنيده باشند.
مطمئنا همه حضرات در شرايط و سن و سالى هستيد كه مانند حقير به ياد مىآوريد كه مجلس خبرگان، از اساس محصول خيانت خمينى به مردم ايران و خلف وعده او درباره تشكيل مجلس موسسان با انتخاب آزاد ملت ايران است.
از جانب مردم ايران و نسل انقلاب (انقلاب ضدسلطنتى) كه خمينى را به قدرت رساند و براى او فرش خون گسترد سخن مى‌گويم، از جانب محكومان به اعدام، از جانب شكنجه شدگان، از جانب زندانيان سياسى و همه آنها كه حاصل رنج و خون آنها براى آزادى را خمينى ربود و ولايتش را در نهادى نامشروع به نام خبرگان، نهادينه كرد.
اما هدف از تحرير اين سطور، طعن و لعن نيست. هدف من يك اندرز و دو پيشنهاد است، هرچند بيم آن دارم كه به مصداق آيه شريفه «لاّ تحبّون النّاصحين» نصحيت كنندگان را خوش نداريد. با اين‌همه، از بابت اتمام حجت و ثبت در سينه تاريخ، بهعنوان اندرز درباره «استبداد زير پرده دين» كه تعبير پدر طالقانى است، به عرض مىرسانم: باور كنيد كه آب از سر اين رژيم و سلطنت مطلقه دينى، هم‌چون سلطنت شاهنشاهى، گذشته و بهتر است آقايان در فكر كاستن از بار تقصيرات خود در محضر عدل الهى و پيشگاه ملت ايران باشند و بدنامى و نفرت و انزجار بيشتر بهجان نخرند.
پيشنهاد اين است كه: با توجه به حكم اخير آقاى منتظرى درباره عزل تلويحى خامنهاى، كه تالى تلو حجاج‌بن يوسف در روزگار ماست، براى ممانعت از خونريزى و بغى و فساد هر چه بيشتر از سوى نامبرده: اولاً-با تشكيل جلسه فوقالعاده خبرگان، خامنهاى را بركنار و موقتاً آقاى منتظرى را كه اعلم همه شمايان است، جايگزين كنيد تا مقدمات انتخابات آزاد تحت نظارت بينالمللى براساس اصل حاكميت مردم ايران فراهم شود. ثانياً-پس از اتخاذ اين تصميم، بلادرنگ مجلس خبرگان را منحل كنيد و آن را از دامان خود و روحانيت معاصر بزداييد. همه شما به‌خوبى مى‌دانيد كه براساس معيارها و قانون خودتان، خامنهاى هرگز و هيچ‌گاه در سطح و جايگاه مرجعيت و ولايت نبوده است. موسوى اردبيلى در نماز جمعه دوم تيرماه 1368، سه هفته پس از مرگ خمينى، به صراحت خاطرنشان كرد كه علت انتخاب خامنهاى بهعنوان ولىفقيه از سوى خبرگان، ترس از مجاهدين و ارتش آزادىبخش ملى ايران و مبادرت كردن آنها بهعمليات ديگرى مانند فروغ جاويدان بوده است. او گفت: «دوستان مىترسيدند و مىلرزيدند، دشمنان هم خيلى اميدوار بودند به چنين روزى» كه همه مسئولين نظام بهزودى «تكه و پاره شوند».
رفسنجانى هم در نماز جمعه هفتم آذر 1376 درباره عنوان مرجعيت براى خامنهاى تصريح كرد: «شماها همه يادتان است كه دورانى كه (بحث) مرجعيت بود من سخنرانى نكردم. درباره مرجعيت ايشان هيچ نگفتم و هيچكس از من چيزى نشنيده. شايد هم باعث تعجب شماها باشد كه چرا فلانى حرف نمى‌زند. خيليها هم از من مى‌پرسيدند، ولى من نخواستم بگويم چرا؟ … من مى‌دانستم ايشان راضى نيست مرجع بشود. يقين داشتم كه ايشان مخالف است».
فضيحت به حدى بود كه خامنهاى سرانجام از دعوى مرجعيت عقب نشست و به معرفى خود بهعنوان مرجع شيعيان خارج از ايران اكتفا كرد و به خواندن «درس خارج» روى آورد… اما اگر آقايان درباره جايگزينى موقت منتظرى، از اين نظر مشكل داشته باشند كه با حرف صريح خمينى مبنى بر فقدان طاقت و لياقت و سادهلوحى منتظرى، چه بايد كرد؟ و به‌خصوص اگر نامه خمينى به منتظرى در ششم فروردين 1368 را راهبند مى‌دانيد كه نوشته بود منتظرى در ”هيچ كار سياسى“ نبايد دخالت كند؛ توجه شما را به نامه 8فروردين1368 خود خمينى جلب مى‌كنم كه نوشته است: «در اسلام، مصلحت نظام، مقدم بر هرچيز است» ! ملاحظه مىفرماييد كه در شريعت خمينى هيچ چيزى مانع آن‌چه شما بخواهيد براى نجات خود انجام بدهيد، وجود ندارد. با آرزوى توفيق براى پذيرش رأى و حاكميت مردم ايران و جلب رضايت خلق و خالق
مسعود رجوى 20تير 1388

۱۳۸۸ تیر ۱۶, سه‌شنبه

خامنه ای مسئول مستقیم کشتار و شکنجه است

زینت میرهاشمی

طپش قیامهای خیابانی در سه هفته اخیر که سیمای خیابانهای تهران، اصفهان، شیراز و .... را دگرگون نمود، همچنان بیت رهبری و وابستگان به آن را هدف قرار داده است. اثرات این رویداد بزرگ در سخنان ولی فقیه و انصارش در این روزها خود را نشان می دهد. اگر چه اعوان و انصار ولی فقیه با تکیه به رهبر، شمشیر سرکوب را از رو بسته و هر چه می خواهند می کنند اما جملگی بر عظمت این رویداد تاکید و سقوط نظام جمهوری اسلامی را در طپش پر طنین قیام حس می کنند.

علی خامنه ای روز دوشنبه 15 تیر طبق عادت همیشگی این رویداد عظیم را به بیگانگان نسبت داد و آن را «رقابت داخل خانواده» دانسته که گاهی امکان دارد «به عصبانیت هم کشیده شود». هشدار ولی فقیه برای اتحاد دوستان در مقابل دشمنان در برابر شعار «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم» است که از طرف مردم در برابر سرکوبگری مزدوران رژیم داده می شد. شاهرودی رئیس قوه قضائیه رژیم، با صدور یک بخشنامه سرکوبگرانه دستور سرکوب افرادی را داد که با رسانه های برون مرزی مصاحبه یا خبررسانی کنند. وی اعلام کرد که:«افرادی که به «نحوی از انحا» با شبکه های ماهواره ای همکاری کنند و یا «در قالب هسته ای سازمانی که از طریق سایتهای اینترنتی ایجاد می شود» عضو شوند، مجازات خواهند شد. از طرفی دیگر رئیس اداره سیاسی سپاه پاسداران روز دوشنبه 15 تیر گفت:« اکنون بي طرف وجود ندارد. جريانات دو دسته اند کساني که مدافع و حامي انقلاب و نظام هستند و کساني که درصدد براندازي هستند.» صحبتهای این پاسدار نشان دهنده شکنجه و کشتاری است که اکنون در زندانها در جریان است. وی گفت:«در این حوادث چشم فتنه آسیب دید اما کور نشد و اکنون باید چشم فتنه را کاملا کور کرد و از حدقه درآورد و کور کردن چشم فتنه هم با نورافشانی به پشت این صحنه ها امکان پذیر است.» پشت صحنه ای که این جنایتکار از آن حرف می زند دستگاه تواب سازی و فشار به دستگیرشدگان برای اقرار علیه خودشان است. همگان این شیوه پوسیده را بی اعتبار می دانند.

اقدامات نهادهای سرکوبگر رژیم در این روزها مقابله با هماوردطلبی مردمی است که در خیابان خشم و تنفرشان از ولی فقیه را نشان می دهند. خبرهای شکنجه، کشتن زخمیها در زندان و دستگیریهای گسترده فراوان است. اما خشم مردمی که در خیابان شعار مرگ بر خامنه ای و مرگ بر دیکتاتور را دادند نشان از اراده مردم برای تغییر است، اراده ای که خود را برای یک رویارویی بزرگ با ولی فقیه اماده کرده است.

اطلاعيه شوراى ملى مقاومت ايران
مريم رجوى به كارزار بينالمللى در حمايت از قيام مردم ايران فرامىخواند
2:02:41 PM 1388/4/16
مريم رجوي رئيس جمهور برگزيده مقاومت مريم رجوي رئيس جمهور برگزيده مقاومت
خانم مريم رجوى، رئيسجمهور برگزيده مقاومت ايران، با درود به خانواده شهيدان سرفراز قيام سراسرى مردم ايران كه شجاعانه بر سر مزار عزيزانشان گرد مىآيند و با درود به خانواده دستگيرشدگان كه سه هفته است در مقابل زندان اوين و دادستانى ضدانقلاب اجتماع مىكنند، عموم مردم ايران را به همبستگى و كمك به آنان فراخواند و گفت: اين همبستگى يك وظيفه ملى و ميهنى و بخش ضرورى قيام مردم ايران براى دموكراسى و حاكميت مردم و نفى استبداد خونريز مذهبى است.
خانم رجوى هم‌چنين عموم احزاب، پارلمانها، حقوقدانان و فعالان سياسى و حقوقبشرى را به حمايت از قيام مردم ايران براى آزادى و به تلاش براى آزادى زندانيان و همبستگى با خانواده شهيدان و اسيران اين قيام فراخواند. خانم رجوى با توجه بهشهادت دست كم 200تن از قيام كنندگان، در طول سه هفته گذشته، با يادآورى دستگيرى هزاران تن از آنان كه تحت شكنجههاى وحشيانه قرار دارند و از جمله شهادت كيانوش آسا دانشجوى 25ساله زير شكنجه با يادآورى تشكيل يك هيأت سه نفره براى تعيين تكليف دستگير شدگان، شامل جنايتكارترين مقامهاى اين رژيم يعنى وزير اطلاعات سابق و دو عضو كميته سه نفره مرگ در سال 1988 كه 30هزار زندانى سياسى را در چند هفته قتل عام كردند، با توجه اعمال شكنجه‌هاى وحشيانه فيزيكى و روانى عليه دستگيرشدگان، از جمله اعضاى جناح مقابل به منظور كشاندن آنها به شوهاى تلويزيونى و اعترافهاى اجبارى، با در نظر گرفتن دستورالعمل جنايتكارانه آخوند شاهرودى رييس قوه قضاييه رژيم به دستگيرى و مجازات همكارى كنندگان با شبكه‌هاى ماهواره‌يى يا اينترنتى مخالف نظام به جرم اقدام عليه امنيت كشور. و با توجه به اينكه بهرغم اين همه وحشيگرى و قساوت، قيام مردم ايران براى آزادى ادامه دارد و فريادهاى الله اكبر، مرگ بر ديكتاتور جوانان از گوشه و كنار ايران به گوش مىرسد،
از همه احزاب و رهبران سياسى، قانونگذاران، حقوقدانان و وكلا، روشنفكران، نويسندگان و هنرمندان و سنديكاها و اتحاديههاى كارگرى و دانشجويى و مجامع و ارگانهاى مدافع حقوقبشر و آزادى بيان در كشورهاى مختلف خواست به هر وسيله ممكن به حمايت از قيام مردم ايران براى آزادى و به تلاش براى آزادى زندانيان و همبستگى با خانواده شهيدان و اسيران اين قيام مبادرت نموده و بهطور مشخص دبيركل، شوراى امنيت و همه كشورهاى عضو ملل متحد و همه ارگانهاى ذيربط بينالمللى را به اقدامهاى زير فرابخوانند:
1.اعزام يك هيأت بينالمللى براى تحقيق پيرامون وضعيت مفقودان و زندانيان سياسى، به ويژه دستگيرشدگان هفتههاى اخير، ممانعت از اعمال فشار به بازداشت شدگان براى شركت در شوهاى تلويزيونى و مشخص كردن ليست دقيق شهيدان قيام مردم ايران و محل دفن آنها
2.تعليق روابط ديپلوماتيك و اعمال تحريمهاى همه جانبه عليه رژيم آخوندى و ممنوعيت سفر مقامهاى اين رژيم به خارج تا توقف كامل سركوب و آزادى همه زندانيان سياسي وادار كردن رژيم به ابطال انتخابات نامشروع و پذيرش انتخابات آزاد تحت نظر ملل متحد، بر اساس حق حاكميت مردم ايران و نه در چارچوب ولايت فقيه
3.ارجاع پرونده انتخابات قلابى 12ژوئن و سركوب مردم ايران و كشتار زندانيان به شوراى امنيت ملل متحد و محاكمه مسئولان كشتار مردم ايران از جمله خامنهاى و احمدىنژاد.
دبيرخانه شوراى ملى مقاومت ايران 16تير 1388 (7 ژوييه 2009).

۱۳۸۸ تیر ۱۳, شنبه

ردخلق شماره 288 - 5 تیر 1388

ایرانی دیگر را «ندا» های بی شمار خواهند ساخت. - مهدی سامع

یادداشت سیاسی نبرد خلق شماره 288

فراسوی خبر... 13 تیر

جمهوری اسلامی را خیزش توده ای تا این نُقطه کشانده است

منصور امان

هیچ نمک پرورده دیگری با این میزان از حماقت و به این سُرعت نمی توانست دیرکهای سُست مشروعیت دینی و قانونی "خیمه نظام" را آنگونه که آیت الله خامنه ای کشید، بر سر ساکنانش آوار کُند. همه ی طوطیان سُخنگو که در جُمعه بازارها تلاش می کردند با نوک کوتاه منقار شان بازمانده های جنس بُنجُل شورای نگهبان را از زیر خرابکاری سنگین "آقا" نجات بدهند، همین داستان را سر داده بودند.

این که آنها در برابر اتهام کُلاهبرداری انتخاباتی دفاع بهتری از تهدید مُنتقدان و "مُفسد فی الارض" خواندن آنها ندارند، نه شگفت آور است و نه موضوع جدیدی به شُمار می رود. مساله توجُه پذیر، بیشتر می تواند هُویت دریافت کُنندگان استدلال هماهنگ شُده امامهای پر و بال ریخته جُمعه باشد که در میان هر دو طیف حُکومت به صورت پُر شُمار می توان آنها را یافت.

نخُست کسانی باید آنتنهایشان تنظیم شود که پس از بی پایه از آب درآمدن قول آقای خامنه ای و سوگُلیهای نظامی - امنیتی اش مبنی بر "جمع کردن چند ساعته" اعتراضها و فیصله دادن به موضوع، به تدریج حرارت سوزنده زیر نشیمنگاه های خود را تحمُل ناپذیر تر می یابند. نه فقط مُلاهای پُر نُفوذ قُم بلکه، دسته ای از همریشان "اُصولگرا" نیز با ناآرامی در حال جابه جایی روی صندلیهای داغ شُده ای هستند که "نظام" به آنها تعارُف کرده است.

گیرندگان دیگر، "خودی" های "جراحی" شُده هستند که با نامشروع خواندن شیرینکاری انتخاباتی "مقام مُعظم" و دوستان، "آب به آسیاب دُشمن می ریزند". غلیظ شُدن توصیف از رویکردهای آنها به طور گام به گام، شتاب "برندگان انتخابات" در تعیین تکلیف با "بازندگان" را بیان می کُند.

چنین می نماید که مسایل پایه ای در قلمرو ساختاری "نظام"، هر چه بیشتر به دستور کار و آرایش جنگی طرفهای درگیر در حُکومت تحمیل می شود؛ جایی که بولدوزر "حفظ نظام"، در سراشیبی سُقوط، تابلوهای شناسایی، رانندگان و پا رُکابیهایش را به نامزدهای بالقوه زیر گرفته شُدن تبدیل می کُند.

جمهوری اسلامی را خیزش توده ای تا این نُقطه کشانده است. اراده و شهامت مدنی انبوه جوانان، زنان و مردان، گاری انتخابات مُهندسی شُده را به روی هدایت کُنندگان و ابزارهای آنها برگردانده است. این اما هنوز به این مفهوم نیست که ظرفیت تبهکاری و آدمکُش "نظام" به انتها رسیده باشد. باید توجُه داشت که راه آیت الله خامنه ای برای جان به در بُردن از این مهلکه، کشاندن ناراضیان باندش به پُشت سر و خاموش نگه داشتن رُقبا همچنان از مسیر کُشتار و سرکوب گُذر می کُند.

آنچه که می تواند این گُرگ هار شُده را مهار کُند، کشیدن مُحکم تر قلاده اوست. سر آن را همه ی کسانی که در کوچه و محله، پُشت بام و سطح خیابان حاضر هستند به دست دارند. جسارت ولی فقیه و اوباش تحت امر او در یورش به شرافت، جان و مال مردُم ایران به اندازه ای است که درازای قلاده به او اجازه می دهد.

قيام براى آزادى ادامه مىيابد پيام رهبر مقاومت به نيروهاى قيام و انقلاب دموكراتيك مردم ايران
10:43:27 PM 1388/4/10
مسعود رجوي - رهبر مقاومت ايران مسعود رجوي - رهبر مقاومت ايران
با درود به همه ايستادگان در وادى شرف ملى و ميهنى براى برچيدن بساط ديكتاتورى و رژيم نامشروع ولايتفقيه هموطنان عزيز! پاسدار احمدىنژاد ديروز با تقدير از دژخيمان اطلاعات هل من مزيد كشيد و با طلبكارى از آنان، خواستار آسيبشناسى انتخابات، يعنى افزايش ابعاد شقاوت و سركوب و جنايت گرديد.
هم‌چنين ديروز خاتمى خيانتپيشه، با اعلام وفادارى مجدد به نظام مقدس و اينكه همواره عاشق و فرزندمخلص امام و نظام است، بار ديگر به حاكميت مردم و آرمان شعلهور آزادى خنجر كشيد. خواستار پايان اعتراضهاى خيابانى شد و گفت: «ما رهبرى را دوست داريم و نسبت به ايشان علاقه داريم».
امروز هم متأسفانه موسوى، از درخواست ابطال انتخاباتى كه هنوز هم آن را نامشروع و پرتقلب مى‌داند، كوتاه آمد. از يكسو به نعل زد كه: از اين پس دولتى خواهيم داشت که اكثريت جامعه آن را نمىپذيرد و فاقد مشروعيت سياسى است و بيم آن مى‌رود که بر اثر ضعفهاى بى‌شمار… . در ورطه امتياز دادن به بيگانگان بيفتد كه ما از آن به‌شدت واهمه داريم. از سوى ديگر بر ميخ قانون اساسى رژيم ولايتفقيه بهعنوان «بزرگترين ميثاق» كوبيد. حتى خواستار تعظيم و احترام به جسد همين قانون گرديد و جاى ترديد باقى نگذاشت با «وسوسه» تغيير اين قانون و «شعارهاى ساختارشكنانه» قوياً مخالف است. او به صراحت گفت: «ماجراى ما، هر چقدر تلخ، يک اختلاف خانوادگى است که اگر خامى کنيم… . بهزودى پشيمان خواهيم شد». در عين حال باند غالب را تهديد كرد كه: «مجارى را براى اصلاح اشتباهات باز بگذارند، زيرا که بسته شدن اين راه، تهديد ساختارشکنى را بهعنوان تنها بديل مطرح خواهد کرد، و اين بديلى است که همه ما هزينه سنگين آن را مى‌دانيم و قاطعانه با آن مخالفيم». يعنى كه اگر راه بر جريان اصلاحات در درون همين رژيم بسته شود، تنها جايگزين، تغيير دموكراتيك و برچيدن بساط ولايتفقيه است.
موسوى به روشنى اذعان كرد كه در ابتدا هدفش از شركت در انتخابات اين بوده است كه «عقلانيت دينى» را «به فضاى مديريت» همين رژيم بازگرداند. اما در ميانه راه «به اهدافى بسيار بلندتر هدايت» شده و اكنون مى‌خواهد به اركان نظام يادآورى كند كه «در وراى تمامى آنان و ما فوقشان ميزانى به نام راى و عزم مردم وجود دارد که آنها نه حق دارند و نه مى‌توانند آن را ناديده بگيرند». بله جان كلام كه در قيام شعلهور سراسرى از چشم آقاى موسوى دور نمانده در همين‌جاست. در رأى و عزم جزم و حاكميت مردم كه مافوق و در وراى همه دست و پا زدنها براى حفظ ديكتاتورى دينى و رژيم نامشروع ولايتفقيه است كه اكنون بايد هم‌چون ديكتاتورى سلطنتى به زبالهدان تاريخ انداخته شود. امالفساد همين است و ديگر با هيچ تشبث و تقلايى نمىتوان او را مانند گذشته حفظ كرد.
رزمندگان اشرفنشان آزادى در خيابانهاى تهران و شهرهاى ميهن! جوانان به‌پاخاسته و تشنهكام آزادى! گفته بوديم كه: كس نخارد پشت ما، جز ناخن انگشت ما گفته بوديم كه چشم دوختن به تغيير و تحول و هرگونه اصلاح در چارچوب ولايتفقيه، سرابى بيش نيست. گفته بوديم كه دعوا بين اين يا آن كانديدا نيست. دعواى اصلى بين تمام مردم ايران و سلطنت فقيه است. جهان خبردار شد كه مردم ايران آزادى مىخواهند، جهان از ندا و فروغ شعلهور آزادى در ايران خبردار شد. شما جهان را خبردار كرديد كه نمىترسيد زيرا كه همه، همه مردم ايران، براى آزادى و حق حاكميت در برابر سلطنت فقيه با هم هستند، از جا زدن و كوتاه آمدن آن يكى و اين يكى سرخورده نشويد، دود و دم و كف روى آب ماندگار نيست. شرف ملى و عزم جزم براى آزادى است كه كارساز و ماندگار است. قيام به هر قيمت بايد توسط خود ما ادامه پيدا كند: «نترسيد، ما (مردم ايران) همه با هم هستيم».
مبادا خسته و فرسوده شويد. رژيم را بايد خستهتر و فرسودهتر كنيد. رژيمى كه سينه چاكان ديروزش هم، امروز با بهت و حيرت اذعان مىكنند كه ديگر آن رژيمى نيست كه تا ديروز جلوه مى‌كرد. مى‌گويند كه ديگر آب از سر رژيم ولايتفقيه گذشته است. آقاى موسوى هم خوشبختانه اكنون بر سرسختى دشمنان اين رژيم، يعنى دشمنان فاشيسم پليد مذهبى كه همان اكثريت مردم ايران و فرزندان آزادىستان آن هستند، گواهى مى‌دهد.
تكرار مىكنم: -در جهان هيچ قدرت و نيرويى نيست كه بتواند بر عزم و اراده ملى ايرانيان و بر فرياد و آرمان آزادى آنان غلبه كند. -شوراها و هستههاى مقاومت و قيام آزادىبخش را براى برگزارى انتخابات آزاد تحت نظارت بينالمللى و برچيدن بساط استبداد مذهبى تشكيل بدهيد. در اين مسير صبر و پايدارى و آمادگى و آمادهسازى پيشه كنيد. در اين مسير هركس كه در ايران زمين خواهان حاكميت جمهور مردم ايران است با ماست.
رود خروشان خون شهيدان در پرتو مهر تابان مقاومت و آزادى ايران ضامن پيروزى محتوم خلق ماست مسعود رجوى 10تير1388