۱۳۸۹ آبان ۲۰, پنجشنبه

سلول بی مرز، داریوش.


۱۳۸۹ آبان ۱۲, چهارشنبه

برگزیدۀ گلهای رنگارنگ، شمارۀ 197. Marzieh.


رژیم، ملا، پاسداری!؟ چرا!؟
نگاهی کوتاه به بافت حاکمان بر ایران زمین دربندمان.
این نگاه به ما میشناساند که چه کسانی بر ما حاکمند؟ چه ماهیت ایدئولوژیکی دارند؟ از چه خواستگاه  طبقاتی آمده اند؟ چگونه باید با آنها مبارزه نمود؟
برای مقابله با هر پدیدۀ اجتماعی اول باید بر برآمد طبقاتی، ایدئولوژیکی، سیاسی آن اشراف داشت تا بتوان آنها را تحلیل و تقسیر و مبارزۀ طبقاتی نمود و گرنه نه تنها توان مبارزه با آنها را نخواهیم داشت بلکه به آنها امکان بقا خواهیم داد و در جنگ با آنها کم خواهیم آورد...
-          رژیم ملا سالاریست!

یعنی بافت رژیم حاکم از بافت خرده بورژوازی ملایان است، تمامی سیستم بر روی افکار حاکم بر حوزه های جهل و جنایت موجود در ایران که از بدو ورود اسلام به ایران و سپس در سرفصل های مختلف حاکمان گذشتۀ ایران در این حوزه های جهل و جنایت بافته و تنیده شده است شکل گرفته، گروهی آنرا افکار حاکمان صفوی در قرون گذشته بر ایرانمان حاکم شده بودند وبه دین اسلام بال و پر جدیدی دادند و سپس آنرا درمدارس و حوزه های درسی طلاب و مدارس علمیه این زمان بسط و ربط دادند میشناسند....
سلسله مراتب حوزه های درسی این طلبه ها سیستمی است که در حال حاظر بر ایرانمان حاکم است و کسی که در بالای حکومت است کسی است که میتواند با یک فتوا حرام را حلال! و حلال را حرام کند! و مابقی بافت حاکمیت گوسفند وار پیرو و فرمانبردارند...
بنا به گفتار برادر مجاهد مسعود رجوی، در میتینگ امجدیه، بنقل از پدر طالقانی... "حکومتی که به اسم دین بر مردم حاکم میشود بدترین دیکتاتوریهاست....." چرا که بر اوهام تودۀ مردم استوار است و جهان را با دیدگاه اسلامی خود که از قرون وسطی به ارث برده تبیین مینماید و همه از ولی فقیه!، رهبر دینی!، امام جمعه و جنایت! باید که فرمانبردار باشند و گرنه با یک کلام مسحور و به بند و زندان کشیده خواهند شد.
جایگاه فعلی رهبر باصطلاح جمهوری اسلامی (علی خامنه ای) بسیار متزلزلتر است زیرا که در سلسله مراتب حوزوی و طلبگی رتبه بالاتر از او در ایران هستند و آنها نیز با دیدگاه خود وقعی به گفتارو کردار او نمینهند. بی دلیل نبود که در سفر اخیر خامنه ای به قم رژیم با ماهها آسمان به ریسمان بافتن میخواست وانمود نماید که "فضلای قم و مدرسین، و مراجع تقلید" از او استقبال و حمایت می نمایند ولی این چنین نشد! و بزور و تهدید وتطمیع توانستن دانش آموزان را از مدارس وکارگران وکارمندان را به صحنه بکشانند تا نشان دهند که "ولی فقیه" یک شبه در قم هم،پایگاه اجتماعی دارد.....
رادیو های فارسی زبان که نقشی به سزا در روی کار آوردن این رژیم پلید داشتند از قبیل "بی بی سی فارسی"، "رادیو آمریکا"، "رادیو دویچه وله آلمان"، رادیو "روسیه" فعلی و ... بطور آگاهانه اینرا تلقین میکنند که رژیم مطلوب مردم است و بر آتشبیاری این حاکمان جهل و جنایت دامن میزنند. این رادیو های بیگانه دیریست که پایگاه اجتماعی خود را در بین مردم دلیرمان از دست داده اند. و کسی دروغهای دولا پهنای آنانرا باور نمیکند...

-          رژیم پاسداریزه شده است.!
ملایان حاکم در بدو سلطه شومشان ارگان نظامی خود را به نام "سپاه پاسداران"، "بسیج"، کمیته های ضد خلقی" را در هر کوچه و برزن بنا نهادند تا میخ حکومت خود را در هر کوچه و برزن بکوبند. در آن زمان بدو تآسیس این ارگانهای سرکوب و تفتیش عقاید نیز دارای سلسله مراتب نه برپایۀ قانون و آگاهیهای نظامی بلکه عین سلسله مراتب "حوزوی" بر ایدئولوژی استوار بود و کسی بالا قرارمی گرفت که به ایدئولوژی آخوندی حاکم متعهد بود. طیف اقشار نا آگاه که "خمینی دجال را در ماه میدیدند" به دلایل فقر مالی، فرهنگی، ایدئولوژیکی، سیاسی به آنها رو آوردند...
گله های قمه کش و قداره بند که در کوی و برزن بر روی مخالفین، مجاهدین، انقلابیون، زحمتکشان و اقشار جامعه تیغ میکشیدند و بر سر و روی زنانمان اسید می پاشیدند در این ارگانهای سرکوب(سپاه، کمیته، بسیج) رتبه های فرماندهی گرفتند و توده های مردم را در هر ارگان و کارخانه و کوی و برزن سازماندهی نمودند....
آغاز جنگ ناخواسته و زودرس عراق با ایران باعث شد که سپاه و کمیته و بسیج با بافت "ملا سالاری" سریع در همه جا گسترش پیدا کند و در پوش دفاع از وطن فوج فوج جوانان و دانش آموزان بالاجبار جذب و سازماندهی شوند و این بالاترین کمک به رژیم ملا سالاری بود که سیستم حاکم بر "سپاه، کمیته، بسیج" را بر پایۀ افکار ملا مدارانه تشکل ببخشند. این تشکلات "سپاه بسیج، کمیته" اساسآ آموزش نظامی کلاسیک را نمیدیدند و در آنها کسی بالاتر و فرمانده بود که به رژیم آخوندی و افکار آن نزدیکتر بود و در جنگ با مجاهدین و مبارزین سفاکتر......
با گسترش سلسله مراتب آخوندی در سپاه ضد خلقی، ضدیت با احزاب و سازمانهای انقلابی به شکلی نمود داشت که یک سپاهی اگر در جمعی با یک انقلابی روبرو میشد و کم می آورد "حق تیر" داشت و میتوانست فرد مخالف عقیدۀ خود را با شلیک از صحنه حذف نماید. درست مثل اینکه یک آخوند در منبر با یک کلمه "فتوا" حرامی را حلال و حلالی را حرام میکند!...
بنیانگذاران سپاه "سبزعلی رضایی" به عنوان اولین فرمانده، "شریعت مداری" و .... اساسآ یک نظامی نبودند و از آموزشهای نظامی بویی نبرده بودند و تمامی مشکلات خود را با "صلوات" حل و فصل میکردند. این طرز تفکر بر تمامی سلسله مراتب سپاه غالب گشت و در نیمه های جنگ با عراق که سپاه تصمیم به دادن درجه و رتبه به افراد سپاه نمود این سلسله مراتب را نه بر مقام و ارزش دانایی افراد از فنون نظامی"فنون نظامی کلاسیک جای خود دارد"، بلکه بر سرسپردگی آنها به ملایان میچرخید و در پس آن فقط آموزشهای جنگ چریکی" آنهم از نوع آخوندی" را میدیدند.. این بود که دانش آموزان را مستقیم از مدرسه به میدانهای مین روبی در جنگ میبردند.......
این سلسله مراتب در "نیروهای ارتش و پلیس و شهربانی" نیز بکار گرفته شد و تا کنون در ارتش، شهربانی و سایر ارگانهای نظامی فرمانده کسی است که به قوانین ملا سالاری آگاهی دارد و آنرا میتواند در سیستم تحت کنترل خود بچرخاند نه "آگاهی رزمی وفنون نظامی کلاسیک" که در دانشگاه های نظامی در دول دیگر تدریس میشود. بلکه سلسله مراتب "حوزه ای آخوندی" بر آن حاکم است. و این روش در بعد از پایان جنگ ضد خلقی 8 ساله با عراق در تمامی ارکان ارتش و پلیس جا گرفت و ریزشی های سپاه نیز بعد از بریدن از سپاه در جستجوی راهی برای ورود به مجلس ضد خلقی رژیم میجویند، زیرا که بافت فکریشان از سنخ رژیم تنیده شده است.....

-          ما با رژیمی "ملا، پاسداری" با بافت امنیتی محض روبرو هستیم.
در این پدیده همه چیز بر اساس حفظ این "سیستم ملا، پاسداری" تبیین میشود. ارگانهای نظامی رژیم در سطح آموزش نظامی در ردۀ صفر مطلق هستند. آموزشهای نظامی صرفآ برای پرکردن وقت آنهاست و در رتبه دادن نقش درجه دوم دارد. آن چیزیکه در رتبۀ نظامی در ارتش و پلیس درجه یک میباشد وابستگی فکری افراد به "تفکر ملا، پاسداری" است. تمامی سرداران ارتش و پلیس و سپاه اگر نتوانند در عمل این خلوص "ملا، پاسدار" بودن خود را ثابت کنند نمیتوانند به درجۀ سرداری و.... برسند.
پس برای جنگیدن با این رژیم "ملا، پاسداری" که بدلیل وابستگی فکری به قرون گذشته میباشد و روز بروز در ریزش و فروپاشی غریزی است باید که قلب "ملا سالاری" را نشانه رفت و خانۀ عنکبوتی "ملا سالاری" را در هم کوبید.
این رژیم" ملا، پاسداری" متعلق به این دوران نیست. هم چنانکه اولین فرماندۀ سپاه پاسداران"سبزعلی رضایی" اخیرآ گفت " کاش شهید میشدیم و این دوران را نمیدیدیم"، بمرور زمان رو به اضمحلال است و با یک تلنگر دقیق از دید ایدئولوژیک، سیاسی، نظامی فرو خواهد ریخت، زیرا متعلق به قرن بیست ویکم نیست. کارکردهای دقیق نیروهای مجاهد و مبارز در سر فصل هایی مثل انتخابات ریاست جمهوری گذشته و .... خود را   نشان داد که رژیم توان مقابله با امواج گستردۀ مردمی را ندارد و جارو خواهد شد. و این دور نیست، زیرا که مجاهدین و مبارزین میهن در تمامی سرفصل ها به کمینند. بامید روزیکه این رژیم "ملا، پاسداری" را بگور بسپاریم.
م طحانی