دیپلُماسی فتوا، کشور داری عالم غیب
منصور امان
آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی روز گُذشته (شنبه) در پیامی به تیاتر "خلع سلاح و عدم اشاعه" بار دیگر تایید کرد که کفگیر رژیم اش در توجیه سیاستها و اقدامات خود به ته دیگ خورده است.
وی در تلاش برای قانع کردن طرفهای خارجی نسبت به ماهیت و انگیزه فعالیتهای اتُمی "نظام"، به صُدور فتوای حلال و حرام مُتوسل شُد و سوگند خورد: "ما کاربُرد سلاح هسته ای را حرام می دانیم."
آیت الله خامنه ای به جلب اعتماد مُخاطبان خارجی خود از طریق موعظه مذهبی روی آورده است زیرا از یک طرف هر قول و توافُق پیگیری پذیر و مُستند را - به دُرُستی - یک فاکتور مُخرب و کارشکنانه در روند فعالیتهای حقیقی حُکومت اش می شُمارد و از طرف دیگر، آستان تحمُل طرفهای خویش برای ادامه موش و گُربه بازی را بسیار کوتاه شده ارزیابی می کند.
در برخورد به بُحران داخلی نیز به همین گونه می توان شاهد توسُل روز افزون آقای خامنه ای و شُرکا به احکام و روایات مذهبی برای وادار کردن جامعه به اطاعت از فرمانهای خود یا توجیه اقدامات غیرانسانی علیه آن بود. جشن چهارشنبه سوری گُذرگاهی بود که ورود رسمی رهبر باند نظامی – امنیتی به این میدان را با مترسک دین ثبت کرد. او همه اُتوریته مذهبی خود و هیبت ترسناک و پرهیز دهنده ای که اُمید داشت در میان مومنان برانگیزد را به کفه ی ترازو ریخت تا مراسم این روز را "غیر شرعی" بنامد.
با وجود بی توجهی شرمسار کُننده به فرمان ولی فقیه، کمی بعد تر جانشین خُدا لازم دید دوباره به همین تاکتیک مُتوسل شود و مردُم را از طریق صُدور فتوا به پرداخت صورت حساب آب و برق خود مجبور کند.
دست بُردن آقای خامنه ای به کیسه ی دستورات مذهبی و شرط بندی ریسک آمیز روی ترس جامعه از کیفرهای ماورا الطبیعی، کوشش نااُمیدانه وی برای جُبران فقدان مشروعیت اجتماعی و شکسته شدن اقتدار "نظام" است؛ پایه هایی که اجرایی شدن تصمیمها و دستورات یک حُکومت را تضمین می کند.
در این میان تنگنای رژیم ولی فقیه تا بدانجا گلویش را فشرده که نه تنها گیج سرانه همین متُد را برای جُبران بی اعتمادی بین المللی هم به کار می بندد، بلکه دست پایوران دون پایه خود را نیز برای مصرف سخاوتمندانه آن در داخل باز گذاشته است. گُماشته آقای خامنه ای بر مسند ریاست جمهوری به عُنوان مثال، ترفند امنیتی کوچ دادن میلیونها شهروند تهرانی را با اطلاعات "یک عالم تهرانی" از عالم غیب مبنی بر اینکه "به زودی در تهران زلزله می آید" توجیه کرد. در همین حال فاش گردیده که شارلاتان مورد اشاره وی، آیت الله خوشوقت، یکی از مراجع وزارت اطلاعات و از آمران قتلهای زنجیره ای می باشد.
آیت الله خامنه ای از دُنیای مجازی یک مُستبد درهم شکسته با جهان داخل و خارج رابطه می گیرد. وی از همین رو جامعه را همچون نهادهای تحت فرمان خود می پندارد که با "حُکم حُکومتی" می تواند رام شان سازد. او همزمان حساب بی پُشتوانه ای را روی نُفوذ خُرافات حوزوی بر شهروندان و شانس تبدیل آنها به رمه ولایت باز کرده است. دیگر انگاره آشفته ی وی این است که از جایگاه یک اتوریته مذهبی مورد پذیرش طرفهای خارجی اش با آنها چانه می زند و راه حل ارایه می دهد.
آن که امروز و اینجا به مُکافات سیاسی و اجتماعی گرفتار خواهد آمد، پردازنده این سه ارزیابی اشتباه و کسی ست که باروت ذخیره اش نم برداشته است.