پریشان حالی وزیر اطلاعات از شکاف در بالای رژیم
جعفر پویه
رژیم ولایت فقیه در مانده در برابر امواج خروشان مردم از آنچنان پریشان حالی ای رنج می برد که صدای دستگاه داغ و درفش آن، وزارت اطلاعات را نیز در آورده است. شکاف در بالای رژیم و شقه شدن آن به حدی رسیده است که دیگر قابل لاپوشانی نیست به همین دلیل اکنون که فریاد مردم حاضر در خیابانها تمام هیکل ناسور شده آن را در مقابل توفانی عظیم به لرزه در آورده است، پایوران آن سعی دارند تا یکدیگر را مقصر اعلام کنند و گناه را به گردن دیگری بیاندازند. چهارشنبه جاری حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات دولت دست نشاندن رهبر رژیم طی سخنرانی در حوزه علمیه قم گفت: "نیروهای مخالف در حال حاضر تمامیت نظام را از درون نظام تهدید و به چالش کشیده است." این اقرار به چالش از درون نظام ولایت فقیه تازگی ندارد اما درماندگی آن در مقابل جنبش مردم کار را به جایی رسانده که چپاول کنندگان ثروت ملی مردم سعی کنند تا هرچه بیشتر رقبای خود را مقصر جلوه داده و با آنها تسویه حساب کنند. مصلحی در این روز رفسنجانی و جمعی دیگر از رهبران جناح مخالف را هدف قرار داد و غیر مستقیم درباره آنها گفت: "متاسفانه مجموعه ای از خواص که ما آنها را سرباز ولایت می دانستیم سقوط کردند و هنوز هم حاضر نیستند کلام رهبری را بپذیرند و در مقابل فتنه به حرکت درآیند." شکاف در راس رژیم و درگیری خامنه ای و رفسنجانی زمانی بالا گرفت که خامنه ای در نمایش نماز جمعه تهران حمایت خود از احمدی نژاد که در تلویزیون رفسنجانی را هدف گرفته بود، اعلام کرد. این ادعای مصلحی که رفسنجانی و بسیاری دیگر حاضر نیستند کلام رهبری را بپذیرند، به معنای فراخوان به تسلیم بدون قید شرط شدن آنهاست که به ظاهر شدنی به نظر نمی رسد. در همین رابطه رفسنجانی در سخنرانی هفته گذشته در مشهد گفت: "تا زمانی که مردم ولی فقیه را بخواهند باید باشد و اگر مردم او را نخواهند، باید کنار رود." او همچنین به بحرانی که سراپای رژیم و راس آنرا فرا گرفته اشاره کرد و گفت: "امروز نمیتوان این صداها را پنهان كرد، چرا كه اختلافات در كشور جدی شده است." حرفهای مصلحی تاییدی بر سخنان رفسنجانی است و نشان از شکاف بسیار عمیقی در راس نظام دارد. به همین دلیل او می گوید: "فتنه امروز چنان پیچیده است که هنوز عدهای فکر میکنند یک دعوای انتخاباتی است. متاسفانه بر اساس اطلاعات دقیق، در این فتنه بسیاری از نیروهایی که از آنها انتظار و توقع نداشتیم و باید سینه چاک ولایت میبودند با کسانی که در برابر ولایت ایستادهاند همراه شدند." مصلحی نیز مانند بقیه رهبران دار و دسته مافیایی درون رژیم سعی می کند تا جنبش اعتراضی مردم را در همان اختلافات درونی رژیم تعریف کند و حاصل جنگ باندهای آن بداند. به همین دلیل می گوید: "کسانی که خود دچار بحرانند، فکر می کنند که کشور بحران زده شده ولی به عنوان یک مسوول مطلع اعلام می کنم که ما کار خود را انجام می دهیم و کشور هیج بحرانی ندارد." مصلحی از یک طرف ترس و وحشت خود از بحرانی که سر تا پای رژیم را فرا گرفته نشان می دهد از سوی دیگر ادعا دارد که کشور هیچ بحرانی ندارد. این پریشان حالی مصلحی حکایت همه پایوران و رهبران باندهای رژیم است که نمی توانند ترس وحشت خود از جنبش مردم که کلیت رژیم را هدف گرفته پنهان کنند.