فراسوی خبر... 1 خرداد
اعتراف به تکثیر مرتضوی و رادان در زندانها
منصور امان
همزمان با جلوگیری مجلس مُلاها از بازرسی و تحقیق در باره بازداشتگاه های حُکومت، برای نخُستین بار یک مقام رسمی جمهوری اسلامی به استفاده از زندانیان خطرناک برای گُسترش شکنجه و ترور علیه زندانیان سیاسی و دگر اندیش اعتراف کرده است. گُفته های مُدیر کُل زندانهای قُم در این رابطه، وجود سیاست حُکومتی مُشخص در بهره گیری و سوواستفاده از مُجرمان عادی و بیماران روانی علیه مُخالفان و مُنتقدان زندانی را تایید می کند.
آقای مُحمد قُطبی، مسوول یاد شده در سُخنانی که هنوز روشن نیست با چه هدفی ایراد گردیده است، هُشدار داد: "اگر تنبیه زندانیان توسط فردی که دُچار آسیبهای روانی است انجام شود، نتایجی بسیار خطرناک خواهد داشت."
وی سپس از این نیز فراتر رفته و فاش ساخته که رژیم ولایت فقیه برای جذاب کردن ماموریتهای پیشنهادی در زندان برای این دسته از اوباش، به آنها پُست و مقام می بخشد و بر مسوولیت می گُمارد: "خدای ناکرده اگر چنین شخصی در مقام مُربی یا مسوول در مسیر تربیت زندانیان باشد، مایه تاسُف بیشتر است."
حتی بدون اعترافات تکان دهنده این مقام دولتی نیز گُزارشهای پُر شُمار از ضرب و شتم، سووقصد و آزار زندانیان سیاسی توسُط افرادی که دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی آنها را در داخل زندان به مُزدوری گرفته اند و همچنین سیاست علنی این دستگاه ها در "تبعید" زندانیان به بازداشتگاه ها یا بندهای زندانیان عادی برای "تنبیه" آنها، به خوبی شناسایی یک تصمیم هماهنگ و اقدام سازمان یافته بر اساس آن را مُمکن می سازد. برای مثال می توان به حمله به دانشجوی زندانی، آقای مُحسن برزگر در زندان بابُل، سووقصد با چاقو به آقای منصور اُسالو، رییس سندیکای کارگران شرکت واحد در زندان گوهردشت یا نگهداری آقایان مُحمد پورعبدالله، احمد زیدآبادی، عیسی سحرخیز و جُز آنها در کنار قاتلان و مُجرمان با نام نشان اشاره کرد.
دستور جلوگیری از کند وکاش در زندانها به مجلس و در کنار آن راه اندازی دوباره بازداشتگاه بدنام کهریزک زیر یک تابلوی دیگر، تلاش بی پروای آیت الله خامنه ای و باند تحت امر وی برای سفت کردن پیچ و مُهره های ماشین زهوار در رفته ی سرکوب را به نمایش می گذارد.
در همین چارچوب، "مقام عُظمی" نه تنها دایر بودن و حفاظت از سیاه چالهای "استاندارد" را یک امر حیاتی می شُمارد بلکه، ترفیع و تیمار بیماران جنسی و آدمکُشانی همچون آقایان مُرتضوی و رادان و تکثیر اوباشی از این رسته را نیز به رسالت چشم پوشی ناپذیر "نظام" تبدیل کرده است.