تجمع حقوقدانان مستقل عراق با 12هزار حقوقدان، از گزارش بان كىمون در مورد اشرف استقبال كرد
گزارش دبيركل ملل متحد در باره اشرف
|
همگام با مجاهد، فدایی، مبارز, پیش بسوی جمهوری دمکراتیک Mo.Tahani@googlemail.com
تجمع حقوقدانان مستقل عراق با 12هزار حقوقدان، از گزارش بان كىمون در مورد اشرف استقبال كرد
گزارش دبيركل ملل متحد در باره اشرف
|
ارسال شده توسط M Tahani در ۳/۰۵/۱۳۸۹ ۰۲:۰۴:۰۰ بعدازظهر
برچسبها: تجمع حقوقدانان مستقل عراق با 12هزار حقوقدان، از گزارش بان كىمون در مورد اشرف استقبال كرد
سید مرتضی نبوی:بعضی از دوستان نزدیكمان با صراحت میگویند ما بریدهایم! - مهدی سامع
یادداشت سیاسی نبرد خلق شماره 299 اول خرداد 1389
گزیده هایی از مطالب نبردخلق شماره 299 در همین ستون بخوانید
فراسوی خبر... 5 خرداد
پوشش زنان ابزار سرکوب در هر تند پبچ بحران
زینت میرهاشمی
پوشش زنان، بعد از سه دهه از عمر رژیم، همچنان موضوع هیجانی ملاهای نماز جمعه ها و پایوران رژیم است. فریادهای واویلای مصیبت «بد حجابی زنان» آنقدر دلخراش است که گویا زنان با پوششی که اجبارات زیاد برای آنها دارد، قلب و روح مرتجعان را آزار داده و جامعه تسخیر کرده و درهای جهنمی پر از آتش را برابر پیروان ولی فقیه باز کرده اند. وقتی پوشش زنان زمین لرزه می آفریند پس قادر است کلید وعده داده شده خمینی برای ورود به بهشت را از آنها برباید و وعده گاه آنان را در جهنم قرار دهد. این گونه پوشش برای زن در حالی اجباری می شود که تجاوز به زن در زندانها از طرف ملایان مشروع جلوه داده می شود.
اندیشه بینادگرایان اسلامی به بدن زن، همچون نگاه به غنایم جنگی و عمیقا حقیرانه است. مرتجعان حاکم بر ایران هر روز به حیثیت زنان تجاوز می کند. عمل صیغه نوعی استفاده جنسی و فروش بدن زن است که از برکت جمهوری اسلامی تبدیل به امری رایج شده است. در جایی که مرد رئیس خانواده و مالک بدن زن است و در شرایطی که خانواده تحت امر مرد سلول اصلی جامعه و مقدس است و زن به دلیل تخلف از قانون شرع و سنتها سنگسار می شود، تسلط بر زنان از ارکان پایه ای قدرت حکومتی محسوب می شود.
رژیم ولایت فقیه هر گاه که در سوراخی پایش گیر می کند و دچار بحران می شود از کانونی ترین نقطه برای به هیجان آوردن بخشهای ارتجاعی جامعه و منحرف کردن افکار جامعه استفاده می کند. این کانونی ترین و یا هیجاننده ترین و یا متحد کننده ترین بخشهای ارتجاعی جامعه همانا پدیده ای به نام زن است که در همه جا یافت می شود. از خانه آخوندها و امامان نماز جمعه ها، تا کارخانه و اداره و مدرسه و دانشگاه، زن موجودی است که در همه جا وجود دارد و می خواهد خود را در قامت یک انسان به نمایش بگذارد. از بیداری آن می هراسند. به همین دلیل است که مرتجع معروف علم الهدی زنان را پیاده نظام استکبار و خاکریز دشمن معرفی کرده است. این روزها بیانیه های مختلف در رابطه با شکل حجاب در دانشگاهها و مشاغل آزاد داده شده است. طرح «حجاب و عفاف» به مرحله اجرا گذاشته شده است. تریبون نماز جمعه ها تبدیل به مکانی برای تولید خشونت علیه زنان شده است.
شرکت گسترده و چشمگیر زنان در خیزشهای یک سال اخیر و همچنین حضور زنان در زندانها و شکنجه ها بار دیگر زنان را به عنوان «زن» در برابر رژیم قرار می دهد. طرحهای سرکوبگرانه در مورد زنان در ادامه تهدیدهای نیروهای اتتظامی و سرکردگان سپاه پاسداران در رابطه با گردهمایی اعتراضی مردمی در سالگرد قیام است. پیوند جنبش برابری طلبانه زنان با جنبش آزادیخواهانه بیشماران، و نقش ویژه زنان در ساماندهی حرکتهای اعتراضی به مذاق ملاها خوش نیامده و صدای خرد شدن استخوانهای نظام به گوش آنها رسیده است.
این بیانیه های تند در شرایطی داده می شود که جنبش مردمی با مشخصه زنانه بودن آن دست از سر رژیم بر نداشته و قصد ندارد نیمه راه بایستد. طرح حجاب و دادن آئینامه های پوشش اجباری برای دانشجویان و گرفتن جریمه نقدی از «بدحجابان» وسیله ای برای دور زدن مساله اصلی یعنی سرنگونی است. این وسیله سرکوب در شرایط فعلی هیچ کارایی نخواهد داشت.
ارسال شده توسط M Tahani در ۳/۰۵/۱۳۸۹ ۰۲:۰۱:۰۰ بعدازظهر
نيكلا ساركوزي- ديويد كامرون
|
ارسال شده توسط M Tahani در ۳/۰۱/۱۳۸۹ ۱۲:۵۳:۰۰ بعدازظهر
برچسبها: كامرون و ساركوزى: تحريمهاى سريعتر و شديدتر عليه رژيم ايران ضرورى است
فراسوی خبر... 1 خرداد
اعتراف به تکثیر مرتضوی و رادان در زندانها
منصور امان
همزمان با جلوگیری مجلس مُلاها از بازرسی و تحقیق در باره بازداشتگاه های حُکومت، برای نخُستین بار یک مقام رسمی جمهوری اسلامی به استفاده از زندانیان خطرناک برای گُسترش شکنجه و ترور علیه زندانیان سیاسی و دگر اندیش اعتراف کرده است. گُفته های مُدیر کُل زندانهای قُم در این رابطه، وجود سیاست حُکومتی مُشخص در بهره گیری و سوواستفاده از مُجرمان عادی و بیماران روانی علیه مُخالفان و مُنتقدان زندانی را تایید می کند.
آقای مُحمد قُطبی، مسوول یاد شده در سُخنانی که هنوز روشن نیست با چه هدفی ایراد گردیده است، هُشدار داد: "اگر تنبیه زندانیان توسط فردی که دُچار آسیبهای روانی است انجام شود، نتایجی بسیار خطرناک خواهد داشت."
وی سپس از این نیز فراتر رفته و فاش ساخته که رژیم ولایت فقیه برای جذاب کردن ماموریتهای پیشنهادی در زندان برای این دسته از اوباش، به آنها پُست و مقام می بخشد و بر مسوولیت می گُمارد: "خدای ناکرده اگر چنین شخصی در مقام مُربی یا مسوول در مسیر تربیت زندانیان باشد، مایه تاسُف بیشتر است."
حتی بدون اعترافات تکان دهنده این مقام دولتی نیز گُزارشهای پُر شُمار از ضرب و شتم، سووقصد و آزار زندانیان سیاسی توسُط افرادی که دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی آنها را در داخل زندان به مُزدوری گرفته اند و همچنین سیاست علنی این دستگاه ها در "تبعید" زندانیان به بازداشتگاه ها یا بندهای زندانیان عادی برای "تنبیه" آنها، به خوبی شناسایی یک تصمیم هماهنگ و اقدام سازمان یافته بر اساس آن را مُمکن می سازد. برای مثال می توان به حمله به دانشجوی زندانی، آقای مُحسن برزگر در زندان بابُل، سووقصد با چاقو به آقای منصور اُسالو، رییس سندیکای کارگران شرکت واحد در زندان گوهردشت یا نگهداری آقایان مُحمد پورعبدالله، احمد زیدآبادی، عیسی سحرخیز و جُز آنها در کنار قاتلان و مُجرمان با نام نشان اشاره کرد.
دستور جلوگیری از کند وکاش در زندانها به مجلس و در کنار آن راه اندازی دوباره بازداشتگاه بدنام کهریزک زیر یک تابلوی دیگر، تلاش بی پروای آیت الله خامنه ای و باند تحت امر وی برای سفت کردن پیچ و مُهره های ماشین زهوار در رفته ی سرکوب را به نمایش می گذارد.
در همین چارچوب، "مقام عُظمی" نه تنها دایر بودن و حفاظت از سیاه چالهای "استاندارد" را یک امر حیاتی می شُمارد بلکه، ترفیع و تیمار بیماران جنسی و آدمکُشانی همچون آقایان مُرتضوی و رادان و تکثیر اوباشی از این رسته را نیز به رسالت چشم پوشی ناپذیر "نظام" تبدیل کرده است.
ارسال شده توسط M Tahani در ۳/۰۱/۱۳۸۹ ۱۲:۵۱:۰۰ بعدازظهر
علي صارمي زنداني سياسي محكوم به اعدام
|
ارسال شده توسط M Tahani در ۲/۳۱/۱۳۸۹ ۰۶:۳۴:۰۰ قبلازظهر
برچسبها: نامه على صارمى (زندانى سياسى كه 23سال از عمرش در زندان گذشته) در پاسخ به اتهامات دادستان دژخيم رژيم
آدینه 31 اردیبهشت 1389 - 21 می 2010
فراسوی خبر ... آدینه 31 اردیبهشت
تایید گروگانگیری و باج دادن، معامله دوسر باخت
جعفر پویه
تروریست صادراتی و قاتل بختیار، علی وکیلی راد در یک زد و بند بین دولت فرانسه و احمدی نژاد آزاد و به ایران فرستاده شد. علی وکیلی راد از آن دسته تروریستهایی است که در سالهای دهه 90 در کشورهای غربی به شکار رهبران و کوشندگان اپوزیسیون مشغول بودند. او بعد از قتل فجیع و قطعه قطعه کردن بختیار از فرانسه گریخت و در سوییس در حالی که گذرنامه ای ترک با نام "موسی کوچر" همراه داشت، دستگیر شد. دادگاه وکیلی راد یکی از پر سروصدا ترین دادگاه ها علیه تروریسم دولتی رژیم جمهوری اسلامی در اروپا به سردستگی خمینی بود. اما در روزهای گذشته مشخص شد دولت فرانسه بار دیگر توسط رژیم تروریست و گروگانگیر جمهوری اسلامی تحت فشار قرار گرفته تا تروریست مربوطه را به همراه یکی از دلالان و سر شبکه های قاچاق اسلحه و مواد لازم برای ساخت بمب اتمی در ازای شهروند فرانسوی کلوتیلد ریس آزاد کند. خانم ریس که معلم زبان فرانسه در دانشگاه اصفهان بود، در جریان اعتراضات مردمی به دلیل عکاسی از مردم، دستگیر و به جاسوسی متهم شد. وادار کردن او به خودزنی و اعتراف به کارهای نکرده در دادگاه نمایشی که تعداد زیادی از دستگیرشدگان نیز در آن حضور داشتند، از جمله مواردی است که باید مورد اعتراض مجامع بین المللی و در راس آنها دولت فرانسه قرار می گرفت. اما به دلیل سابقه تبادل گروگانهای فرانسوی با تروریستهای رژیم در گذشته و ضعف فرانسه در مقابل چنین گروکشیهایی، رژیم جمهوری اسلامی با موجی از اتهامات واهی خانم ریس را روانه زندان کرد. بعد از مدتها احمدی نژاد، رییس جمهور برگزیده رهبر و ولی فقیه رژیم بدون پرده پوشی و بی شرمانه رو به فرانسه گفت که در ازای آزادی خانم ریس توقع دارد تا چند زندانی محبوس در فرانسه آزاد شوند. این گفته احمدی نژاد به خوبی مقاصد دستگاه تروریستی و گروگانگیری دولتی رژیم از دستگیری و محاکمه معلم فرانسوی را هویدا کرد. در همین رابطه عبدالله واد، رییس جمهور سنگال که این بار دلالی برای مبادله تروریستها با گروگان را پذیرفته بود، به روزنامه "له پاریسین" گفت: "در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۹ محمود احمدینژاد، رییسجمهور ایران موافقت خود را با خروج کلوتیلد ریس از ایران اعلام کرد. اما کاخ الیزه از من خواست که موضوع را مسکوت بگذارم زیرا واسطههای دیگری مشغول کار هستند. ما میتوانستیم ۶ ماه زودتر به نتیجه برسیم." بعد از این اتفاق مشخص می شود قطر، واسطه بین احمدی نژاد و سارکوزی برای معامله است. هرچند کوشنر، وزیر امورخارجه گفته بود احمدی نژاد پیشنهاد کرده در برابر آزادی علی وکیلی راد، کوتیلد ریس را آزاد کند اما او پیشنهاد را نپذیرفته و گفته بود حتا اگر فرانسه مایل به این کار باشد، قادر به انجام آن نیست. کوشنر در حالی این حرفها را بیان می کرد که در کارنامه دولتهای قبلی فرانسه وجود مواردی از این دست گویای خلاف واقع بودن آن است، از جمله انیس نقاش، تروریست لبنانی اجیر شده توسط رژیم جمهوری اسلامی در گذشته به همین شیوه مبادله شده بود. به هرحال مجید کاکاوند، دلال اسلحه و مواد لازم برای بمب اتمی ابتدا آزاد شد. بعد از آن گفته شد که خانم ریس با هواپیمای رییس جمهور برزیل به فرانسه فرستاده خواهد شد اما رژیم بی سروصدا خانم ریس را به قطر فرستاد و بعد از آن هواپیمایی دولتی او را به فرانسه منتقل کرد. چند روز بعد علی وکیلی راد، تروریست و قاتل بختیار به ایران تحویل داده شد. او بعد از رسیدن به فرودگاه تهران توسط حسن قشقاوی، معاون وزیر امور خارجه و کاظم جلالی، نماینده مجلس آخوندها مورد استقبال قرار گرفت. با اینکار ثابت شد که شیوه گروگانگیری برای آزاد سازی تروریستها و قاتلین رهبران اپوزیسیون توسط رژیم جانی و ضد بشر ولایت فقیه کارساز است. فرانسه یکبار دیگر ثابت کرد که در دفاع از حقوق شهروندان بیگناه و قاطعیت در برابر رژیمی تروریست پرور و گروگانگیر به جای دفاع از حقوق شهروندان و اقدام عملی در برابر گروگانگیری دولتی، بیشتر به زدو بند پشت پرده و معامله غیر علنی و باج دادن علاقه دارد تا دعوایی حقوقی و دفاع از حقوق انسانها در سطح بین المللی. عمل فرانسه در مبادله یک تروریست و قاتل بی شرم و یک دلال اسلحه با شهروندی بیگناه، به معنی باج دادن به رژیمی است که این روزها چوبه های دار را پاسخ حق خواهی و عدالت طلبی مردم کرده است. معامله با رژیم تروریست پرور و گروگانگیر به معنی تایید عمل غیر انسانی و ضد بشری آن است. بیهوده نیست که عربده های جانیان و تبهکاران رژیم این روزها بیشتر شده و برای مردم بی شرمانه خط و نشان می کشند.
ارسال شده توسط M Tahani در ۲/۳۱/۱۳۸۹ ۰۶:۳۰:۰۰ قبلازظهر
كميته بين المللي سازمانهاي غير دولتي در دفاع از اشرف
|
ارسال شده توسط M Tahani در ۲/۲۶/۱۳۸۹ ۰۱:۴۶:۰۰ بعدازظهر
قاتلان در صحنه جُرم به دام اُفتاده اند
منصور امان
زیر چوبه های داری که بر پا کرده بود، باند نظامی – امنیتی ولی فقیه زمین گیر شده است. این امر را برآشُفتگی پایوران حُکومت و تلاش برای رها ساختن گریبان خود از طریق شانتاژ و تهدید به نمایش گُذاشته است.
همه آنچه که روز گُذشته (شنبه) از زبان شُرکای جنایت شنیده شُد و از این پس بسا بیشتر به گوش خواهد رسید را می توان به عُنوان نخُستین آثار اعتراض گُسترده داخلی و بین المللی به رژیم ولایت فقیه به دلیل قتل جنایتکارانه زندانیان سیاسی به حساب آورد.
هنگامی که آقای عباس جعفری دولت آبادی، یک کار چاق کُن دستگاه های امنیتی که تیتر "دادستان عمومی و انقلاب تهران" را یدک می کشد عرق ریزان تلاش کرد تا علت اعدام پنج زندانی سیاسی را توضیح دهد، به خوبی می شد دریافت که قاتلان در صحنه جُرم به دام اُفتاده و زیر پرتو نورافکنهای قوی قرار گرفته اند.
پادوی مزبور با روخوانی پرونده ای که بازجوها و شکنجه گران اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات زیر بغل اش گذاشته بودند، کوشش کرد چند خرمُهره دُرُشت حُقوقی به پالان کج "نظام" و نظام قضایی آن بدوزد. این در حالی است که نه پیش از اعدام زندانیان و نه حتی در هنگام اعلام ارتکاب به این امر، آمران و عاملان آن زحمت سرهم بندی توضیح پیرامون دلایل شان را به خود نداده بودند. آنها بدینوسیله در حقیقت رویه عادی دادرسی زیر خیمه ولایت فقیه را استمرار می بخشیدند که دادگاه علنی، حق دسترسی به وکیل، عدم شکنجه مُتهم و وادار نساختن وی به اعتراف علیه خود را حداکثر یک شوخی بیجا با "مصالح نظام" که گویا بر هر امر دیگری مُقدم است، ارزش گذاری می کند.
از این رو چندان شگفت آور نیست که طناب اندازان منطقه آزاد از قانون – هر قانونی - نپذیرُفتن تصمیمهای تبهکارانه شان را برابر با بر هم زده شدن آرامش اُتاقهای بازجویی، سالُنهای دادگاه نمایشی و دارستهانهای خود می شُمارند و از آن بر می آشوبند.
چُماقدار مشهور دوشُغله، آقای انبارلویی که زیر تابلوی سردبیری روزنامه باند موتلفه (رسالت) نشانده شُده، شرایط روحی رهبران و پایوران باند ولی فقیه در حال حاضر را اینگونه توضیح می دهد: "جریان فتنه وظیفه خود می داند بر روی سلسله اعصاب حُکومت حرکت کُند و مشروعیت دولت را زیر سووال ببرد."
زیر تُن عربده کسانی مانند حُجت الاسلام سالک، آقای انبارلویی و یا تهدیهای دادستان تهران علیه مُعترضان به قتل پنج زندانی سیاسی، صدای وحشت از به هم ریخته شُدن نظم جنایتکارانه ای که حُکومت به آن تکیه داده به خوبی به گوش می رسد. اعتراضها به دستگاه قُدرت نشان داد که بسته بندی سرکوب با زرورق دادگاه و حُکم قضایی، هیچ تغییری در نامشروع شناختن آن از سوی اکثریت جامعه نمی دهد.
در این راستا، نشان دادن چنگ و دندان به آقایان موسوی و کروبی به خاطر محکوم نمودن جنایت اخیر باند نظامی – امنیتی ولی فقیه، کوشش برای کُنترُل دایره اعتراض به این امر و هُشدار غیر مُستقیم به اخراج شده های رسمی و غیر رسمی از قُدرت مانند حُجت الاسلام خاتمی، جبهه مُشارکت، مُجاهدین انقلاب اسلامی و آیت الله رفسنجانی برای ادامه سُکوت است. باند ولی فقیه از عدم واکُنش آنها در برابر اقدام تهبکارانه خود، نه فقط به عُنوان تایید آن و احکام بیدادگاه های خود، بلکه زاویه ای برای حمله به آقایان موسوی و کروبی استفاده خواهد کرد.
ارسال شده توسط M Tahani در ۲/۲۶/۱۳۸۹ ۰۱:۴۴:۰۰ بعدازظهر
برچسبها: قاتلان در صحنه جُرم به دام اُفتاده اند
ارسال شده توسط M Tahani در ۲/۲۶/۱۳۸۹ ۱۲:۱۱:۰۰ قبلازظهر
كاترين آشتون
|
ارسال شده توسط M Tahani در ۲/۲۳/۱۳۸۹ ۰۲:۵۰:۰۰ قبلازظهر
برچسبها: اتحاديه اروپا اعدام پنج زندانى سياسى را شديداً محكوم كرد
شهر اشرف
|
ارسال شده توسط M Tahani در ۲/۲۳/۱۳۸۹ ۰۲:۴۹:۰۰ قبلازظهر
برچسبها: تشبثات جديد وزارت اطلاعات آخوندى براى ادامه کارزار شکست خورده مزدوران در ورودى اشرف
اطلاعیه سازمان چریکهای فدایی خلق ایران اعدام 5 مبارز راه آزادی را محکوم می کنیم
فراسوی خبر ... پنج شنبه 23 اردیبهشت
از اعتصاب عمومی در کردستان حمایت می کنیم
جعفر پویه
رژیم ددمنش و جنایتکار جمهوری اسلامی به سردستگی رهبر جنایت پیشه اش، علی خامنه ای در سپیده دم روز 19 اردیبهشت بار دیگر اوج رذالت و بی شرمی خود را به نمایش گذاشت و پنج تن از فرزندان رشید مردم ایران را به چوبه دار سپرد. جنایتکاران خزیده زیر عبای ولی فقیه ددمنش برگ ننگین دیگری بر کارنامه یکسره سیاه و تبهکارانه خود افزودند و نشان دادند که در برابر موج آزادیخواهی فرزندان مردم ایران از هیچگونه جنایتی فروگذاری نمی کنند. عمل ددمنشانه رژیم اسلامی موجی از تنفر و انزجار را در سراسر میهن برانگیخت، همزمان شمار زیادی از ایرانیان تبعیدی در سرتاسر گیتی دست به اعتراض زدند و به اشکال مختلف انزجار خود را از ددمنشی و خونریزی رژیم ولایت فقیه به نمایش گذاشتند. در اعتراض به جنایت سازمان یافته رژیم جمهوری اسلامی و برای همدردی با خانواده شهدای آزادیخواهی که به دست جلادان بی شرم ولایت فقیه جاودانه شدند، روز پنج شنبه شمار زیادی از سازمانها و نهادهای سیاسی و اجتماعی دعوت به اعتصاب عمومی در کردستان کرده اند. ما نه تنها از این اعتصاب پشتیبانی می کنیم بلکه، به عنوان بخشی از مردم ایران و سازمانی با پیشینه ای خونبار در مبارزه برای آزادی و دموکراسی، خود در این اعتصاب فعالانه شرکت می کنیم. ما همه فعالان سیاسی و اجتماعی، همه زنان و مردان آزادیخواه و همه آنانی که دل در گرو ایرانی آباد، آزاد و دموکراتیک دارند را فرا می خوانیم تا به این اعتصاب بپیوندند. اعتصاب عمومی به فراخوان بسیاری از سازمانها و نهادهای سیاسی اجتماعی در شهرهای کردستان برپاست. اما ما همزمان از همه مردم ایران، به ویژه کارگران و سازمانها و نهادهای کارگری، از جوانان و دانشجویان، از زنان و مردان آزادیخواه و ظلم ستیز در جای جای ایران می خواهیم تا در همبستگی با این موج اعتراضی به هرگونه که می توانند با هم میهنان کرد مان همراه شوند. فرزاد کمانگر، فرزند دلیر مردم ایران و معلم کودکان ماست. شیرین ما به دلیل کرد بودن و بر آوردن فریاد آزادیخواهی به چوبه دار سپرده شد. فرهاد، علی و مهدی همچون سهراب، اشکان، ندا و دیگر جوانانی هستند که رژیم آزادی ستیز و جنایتکار جمهوری اسلامی خون آنان را بر زمین ریخته است. ما با صدای بلند فریاد بر می آوریم: آنانی که دست تعدی به سوی جوانان این مرز و بوم دراز می کنند و آنان را به گلوله می بندند، آنهایی که در بیدادگاه های ضد انسانی، حکم اعدام برای جوانان ما صادر می کنند، آنانی که طناب دار بر گردن سرافراز جوانان دلیر و آزادیخواه ما می افکنند، از خشم کوبنده مردم در امان نخواهند بود. این جنایتکاران و اربابانشان روزی باید تاوان همه خونهای به ناحق ریخته شده جوانان ما را پس دهند. برای نزدیک کردن آنروز، ما پنج شنبه را به روز نمایش همبستگی همگانی و سراسری در اعتراض به بی شرمیهای رژیم جمهوری اسلامی و ولی فقیه ددمنش و خونخوار آن علی خامنه ای تبدیل می کنیم. در هر کوی برزن از اعتصاب این روز صحبت کنید. به هر شیوه که می توانید دوستان و آشنایان خود را دعوت کنید تا در این روز بر سر کار خود حاضر نشوند. در اتوبوس و تاکسی، در مدرسه و اداره، در خیابان و مغازه، در هرجا که می توانید خبر اعتصاب سراسری را پژواک دهید و مردم را تشویق به همراهی با این موج اعتراضی کنید. امروز همه ایران، کردستان است. این روز همه پسران ایران، فرزاد هستند، این روز همه دختران ما، شیرین اند و سرتاسر میهن ما باید فریادی یکپارچه علیه ظلم و ستم و بیداد رژیم ولایت فقیه باشد. ما با اتحاد خود، ما با همبستگی خویش، با در کنار یکدیگر ایستادن و فریاد بر آوردن یکصدا، به سوی آزادی و دموکراسی می رویم. گام اول در این راه یکپارچه بودن ماست، از سیستان و بلوچستان تا آذربایجان، از گیلان و مازندران تا دشتهای خوزستان همه یکصدا با مردم کردستان همراه شویم تا داد خود را از بیدادگران ظالم و خونخوار بستانیم. پر توان باد همبستگی خلق در مبارزه با استبداد مذهبی خونریز و قاتل ولایت فقیه!
ارسال شده توسط M Tahani در ۲/۲۳/۱۳۸۹ ۰۲:۴۷:۰۰ قبلازظهر
برچسبها: از اعتصاب عمومی در کردستان حمایت می کنیم
فدراسيون بينالمللى ليگهاى حقوقبشر اعدام ۵ زندانى سياسى را محکوم کرد
|
ارسال شده توسط M Tahani در ۲/۲۲/۱۳۸۹ ۰۷:۳۱:۰۰ قبلازظهر
برچسبها: فدراسيون بينالمللى ليگهاى حقوقبشر
از تکرار فاجعه قتل عام زندانیان سیاسی جلوگیری کنیم
زینت میرهاشمی
سیاست اعمال خشونت بدون حد و مرز نشان دهنده وضعیت بحرانی و ناپایدار رژیم است. در سالهای 60 تا 67 رژیم برای از صحنه خارج کردن نیروهای آگاه و دمکراتیک دست به قتل عام زندانیان سیاسی زد. خمینی گمان می کرد که با قتل عام زندانیان سیاسی راه و دستاوردهای مبارزه آنان را پاک خواهد کرد و از آن پس آن طور که خود می خواهد نسل بعد از دهه 60 را با معیارهای خود وارد جامعه خواهد کرد. قتل عام زندانیان سیاسی ضربه بزرگی بر نیروهای سیاسی مخالف رژیم زد و به دلیل جو رعب و وحشت و عدم امکانات ارتباطی مدرن امروزی عمق فاجعه به خوبی آشکار نشده است.
بعد از سه دهه، رژیم در موقعیتی قرار گرفته که بحران سرنگونی سرتا پایش را لرزانده است. روزی که شعار مرگ بر خامنه ای از افکار مردم تبدیل به فریاد در خیابانها شد و عکسهای خامنه ای به شعله خشم مردم گرفتار شد، رژیم این پیام را جدی گرفت. رژیم در ذهن مردم سرنگون شده است. هیچکس آینده ای برای رژیم نمی بیند. تنها ماشین سرکوب است که تا کنون توانسته آن را سر پا نگاه دارد. مبارزه مردم نشان داده است که وقتی اعتراض همگانی شود، ماشین سرکوب هم اثر خودش را از دست می دهد. تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در بیدادگاههای رژیم به اعدام محکوم شده اند. بسیاری از زندانیان در زندان اوین جا به جا شده و به نقطه نامعلومی برده شده اند. به همین منظور زندانیان سیاسی دست به اعتصاب غذا زده اند. موج محکومیت رژیم در رابطه با اعدام 5 ستاره آزادی، هر چه بیشتر گسترش یافته است. بسیاری از نهادهای بین المللی مدافع حقوق بشر این عمل جنایتکارانه را محکوم نموده اند. اگر موج اعتراض همگانی و گسترده شود می توان اقدامات جنایتگارانه خامنه ای را مهار کرد. بنابراین باید از اعتراض همگانی مردم کردستان حمایت کرد.
برای عدم تکرار فاجعه قتل عام زندانیان سیاسی از تمامی نهادهای مدافع حقوق بشر در خواست می کنیم که از تمامی ظرفیتهای خود برای فشار بر جمهوری اسلامی به منظور لغو مجازات اعدام و آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی استفاده کنند.
ارسال شده توسط M Tahani در ۲/۲۲/۱۳۸۹ ۰۷:۲۹:۰۰ قبلازظهر
برچسبها: از تکرار فاجعه قتل عام زندانیان سیاسی جلوگیری کنیم
گماشته ولي فقيه, پاسدار احمدي نژاد
|
ارسال شده توسط M Tahani در ۲/۲۲/۱۳۸۹ ۰۷:۲۸:۰۰ قبلازظهر
برچسبها: پذيرايى از پاسدار هزار تير، با شعار «مرگ برديكتاتور»، در نمايشگاه تهران
این موج سر ایستادن ندارد
زینت میرهاشمی
فقط یک روز بعد از اعدام 5 ستاره آزادی، دانشجویان دانشگاه ملی با شعارهای ضد دیکتاتوری بار دیگر بر عزم خود تاکید کردند که اهل آن نیستند که در نیمه راه بایستند. دانشجویان شجاعانه به حضور احمدی نژاد که بدون اطلاع قبلی وارد این دانشگاه شده بود اعتراض کردند. حرکت دیروز دانشجویان نشان داد که جوانان ایران مرعوب سیاست سرکوب و اعدام نشده اند. فریاد خشم علیه دیکتاتوری، سیاست رعب و وحشت را به سخره گرفت و بیچارگی و وحشت را از آن ولی فقیه و گماشتگانش نمود.
با اعدام راوی قصه های صمد در شاهو، موجی از خشم و نفرت در ایران و سراسر جهان جاری شد. فریاد خشم موج در موج پیچید. اعتراض مردم در کامیاران، سنندج و شهرهای دیگر کردستان، اعتراض و اعتصاب زندانیان سیاسی، تجمع خانواده های اعدام شدگان در مقابل قتلگاه اوین، اکسیونهای اعتراضی ایرانیان آزاده در برابر سفارتخانه های رژیم در خارج از ایران و شمع روشن کردن در خانه ها همراه با لعن و نفرین ولی فقیه و احمدی نژاد، نشان داد قلبهای بیشماری از چنین بی عدالتی به لرزه افتاده است.
به راستی دانش آموز پشت نیمکتهای شکسته روستاهای کردستان تبدیل به قهرمان سرزمین خورشید شد و با پیوستنش به رود خروشان شهدای راه آزادی، نوید طلوع آفتاب و روشنایی را داد. فرزاد کمانگر، قصه گوی ماهی سیاه کوچولو، با درنوردیدن کوه و دره، و بعد از 4 دهه از تولد ماهی سیاه کوچولو، حیاتی دیگر به آن بخشید و شعله جاودانگی این اثر را حرارت بخشید. وی در نامه آخرش نوشت که «نمی توانم تجسم کنم که نظاره گر رنج و فقر مردمان این سرزمین باشیم و دل به رود و دریا نسپاریم و طغیان نکنیم؟» و وی خوب می دانست که جوانان آزاده ایران نمی توانند چنین ظلمی را ببینند و طعیان نکنند.
فرهاد وکیلی یکی دیگر از شهدای دیروز به درستی نوشت:«باید رفت، باید عاشق بود» وی در نامه اش نوشته است «مرگ اگر اژدهاست، در دل من مورچه ایست» و «این نه مرگ است بلکه پیوندی است میان من، گذشتگان و آیندگان» و زنده یاد شیرین علم هولی با دلاوری به سیستم تواب سازی دژخیمان نه گفت و حاضر نشد به بارگاه ولی فقیه عفو بنویسد.
لیست اعدامیها طولانی تر می شود، شکنجه گاه چرخهای خود را تندتر می کند، اما.......... این موج سر ایستادن ندارد. خشم فروخورده ای که منفجر شده خاموشی ندارد.
ارسال شده توسط M Tahani در ۲/۲۱/۱۳۸۹ ۱۱:۰۹:۰۰ قبلازظهر
برچسبها: این موج سر ایستادن ندارد
فرزاد كمانگر “ معلم آزاده مردم كردستان كه بدست دژخيمان اعدام شد
|
ارسال شده توسط M Tahani در ۲/۲۱/۱۳۸۹ ۱۱:۰۸:۰۰ قبلازظهر
برچسبها: واشينگتن تايمز: رژيم ايران ماهى سياه كوچولو را حلق آويز مىكند
مريم رجوي رييس جمهور برگزيده مقاومت ايران
|
ارسال شده توسط M Tahani در ۲/۱۹/۱۳۸۹ ۰۵:۱۳:۰۰ بعدازظهر